قابل اجراء

معنی کلمه قابل اجراء در لغت نامه دهخدا

قابل اجراء. [ ب ِ ل ِ اِ ] ( ص مرکب ) اجراشدنی. انجام پذیر. اجرأپذیر.

جملاتی از کاربرد کلمه قابل اجراء

او پایه‌گذار و مدیر کانال تلگرامی به نام «بدون روتوش» است که در آن مطالب گوناگون انتقادی درج می‌گردید. وی در ۲۹ آبان سال ۱۳۹۷ توسط مأموران امنیتی به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبر حکومت ایران در دفتر وکالت خود بازداشت شد. داودی در اوایل خردادماه سال ۱۳۹۸ توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ۱۱۱ ضربه شلاق و ۳۰ سال حبس محکوم شد که از این میزان مجازات حبس، ۱۵ سال آن قابل اجراء است.