معنی کلمه قابضی در لغت نامه دهخدا قابضی. [ ب ِ ] ( حامص ) تحصیل مالیات دیوانی کردن : اکثر اوقات به صاحبجمعی و قابضی قیام مینمود. ( دستور الوزراء ص 453 ).