معنی کلمه غاضی در لغت نامه دهخدا غاضی.( ع ص ) شتری که درخت غضا خورد. || تاریک وروشن. ( از اضداد ). ( کنزاللغة ). رجوع به غاض شود.
جملاتی از کاربرد کلمه غاضی کشته تیغ زبان اوست هر دم کافری آفرین ای قاضی غاضی همین باشد جهاد قاضی غاضی فرخنده رخ و دریا دل که جهان را بهمه روی منور دارد