غار غم
معنی کلمه غار غم در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه غار غم
لیلی و چو مه به قلعه داری مجنون و به غار غم حصاری
چو کردی جا در آن غار غم افزا گرفتندی به دورش وحشیان جا
در غار غم تو جان ما را درد تو بسی است ثانیاثنین
مار دیدی در گیا پیچان؟ کنون در غار غم مار بین پیچیده بر ساق گیا آسای من