غار غم

معنی کلمه غار غم در لغت نامه دهخدا

غار غم. [ رِ غ َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از زندان و بندخانه و گور و قبر گناهکاران باشد. ( برهان ). زندان. بندخانه. محبس.

معنی کلمه غار غم در فرهنگ فارسی

کنایه از زندان و بند خانه و گور و قبر گناهکاران باشد . زندان .

جملاتی از کاربرد کلمه غار غم

لیلی و چو مه به قلعه داری مجنون و به غار غم حصاری
چو کردی جا در آن غار غم افزا گرفتندی به دورش وحشیان جا
در غار غم تو جان ما را درد تو بسی است ثانی‌اثنین
مار دیدی در گیا پیچان؟ کنون در غار غم مار بین پیچیده بر ساق گیا آسای من