عرض بر

معنی کلمه عرض بر در فرهنگستان زبان و ادب

{cross-cutter/ crosscutter} [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] دستگاهی برای ایجاد برش عرضی

جملاتی از کاربرد کلمه عرض بر

که عَرض اظهار سرّ جوهرست وصفْ باقی وین عرض بر معبرست
چون میسر نشد تمنایش بست چوبی به عرض بر پایش
صائب از شرم سبکباری گذارد پا به کوه کوه درد خویش را گر عرض بر مجنون کنم
چرا ز حال من و رنج من نمی پرسی؟ که هر شبی ز عرض بر تنم شبیخونست
تا سر آغوش زمین از فرق گنج آویختند تا طبق پوش عرض بر روی جوهر یافتند
چو خواهی هنر عرض بر شاه کرد به پیرامن لاف و دعوی مگرد
حسن نیرنگ جهان پوچ تا آمد به عرض بر جبین رنگ سیاهی ریخت ابروی هلال
چون دریغ از دیده داری حسن ذات خویش را از چه دادی عرض بر عالم صفات خویش را؟
مکن روزِ قیامت عرض بر من که من مستم ز معراج شبانه
باش تا روز عرض بر یزدان گلهٔ جان تو کند قرآن