معنی کلمه عجزه در لغت نامه دهخدا
عجزة. [ ع ِ / ع ُ زَ ] ( ع اِ ) فرزند پسین مرد. مذکر و مؤنث و جمع در آن یکسان است. ( منتهی الارب ).
عجزة. [ ع َ زَ] ( ع مص ) در اصطلاح بلغاء عاجز بودن شاعر یا منشی درادای غرضی که انشای آن شروع کرده نمی تواند بر نمط محمود به اتمام رساندن. ( آنندراج از مطلع السعدین ).