عبرت بین. [ ع ِ رَ ] ( نف مرکب ) عبرت گیر : هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان ایوان مدائن را آئینه عبرت دان. خاقانی.چو ما را چشم عبرت بین تباه است کجا دانیم کاین گل یا گیاه است.نظامی.
معنی کلمه عبرت بین در فرهنگ عمید
عبرت گیر، آن که از دیدن چیزی پند و عبرت می گیرد.
معنی کلمه عبرت بین در فرهنگ فارسی
( صفت ) آن که عبرت گیرد عبرت گیر .
جملاتی از کاربرد کلمه عبرت بین
چشم عبرت بین چرا در قصر شاهان ننگرد تا چه سال از حادثات دور گردون شد خراب
به عبرت بین جهان را تا کند قطع امید از تو که دیدنهای رسمی را زپی وادید می باشد
چشم عبرت بین مبارک دیده ای ست مرد عبرت گیر فرخ بنده ای ست
پیش از ان کین جان عذر آور فروماند ز نطق پیش از ان کین چشم عبرت بین فروماند ز کار
آری اما چشم عبرت بین کجاست تا ببیند آنچه می آید بجاست
ای خوشا چشمی که عبرت بین بود عبرت از نیک و بدش آیین بود
بود گر چشم عبرت بین بروئی کند عبرت ز هر مژگان و موئی
اگر در نوبهاران وانکردی چشم عبرت بین به اوراق پریشان خزان گردیدنی دارد
که از کاه آفریدست آدمی زاد به عبرت بین یکی این سرو آزاد
پیش از آن کین جان عذر آور فرو ماند ز نطق بیش از آن کین چشم عبرت بین فرو ماند ز کار