عبادک

معنی کلمه عبادک در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عِبَادِکَ: بندگان تو
معنی لَا یَلِدُواْ: زاد و ولد نمیکنند (در عبارت "إِن تَذَرْهُمْ یُضِلُّواْ عِبَادَکَ وَلَا یَلِدُواْ إِلَّا فَاجِراً کَفَّاراً " چون جواب شرط واقع شده جزم گرفته است)
ریشه کلمه:
عبد (۲۷۵ بار)ک (۱۴۷۸ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه عبادک

و فی روایة اخری قال: فاکون انا اوّل من یدعی و جبرئیل عن یمین الرّحمن و اللَّه ما رآه قبلها، فاقول یا رب ان هذا اخبرنی انّک ارسلته الیّ؟ فیقول اللَّه عزّ و جل صدق، ثمّ اشفع فاقول یا ربّ عبادک عبدوک فی اطراف الارض قال و هو المقام المحمود.
یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِینَ یعنی مع امّة محمّد (ص) الذین یشهدون بالحق همی گویند خداوندا ما ایمان آوردیم، ما را در این امّت محمد نویس، ایشان که گواهی بسزا و راستی دهند. همانست که جای دیگر گفت: «لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ». معنی دیگر فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِینَ یعنی مع من شهد من انبیائک و صالحی عبادک بأنه لا اله الا انت. ما را در جمله آن پیغامبران و نیکمردان نویس که گواهی میدهند بخداوندی و یکتایی تو.
فاقول: عبادک عبدوک فی اطراف الارض و هو المقام المحمود». قوله: وَ أَلْقَتْ ما فِیها ای اخرجت الاموات و الکنوز المدفونة فیها و المعادن وَ تَخَلَّتْ ممّا فیها فلم یبق فیها شعرة.