[ویکی الکتاب] معنی عَاهَدُواْ: عهد بستند ریشه کلمه: عهد (۴۶ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه عاهدوا
وَ إِنْ یُرِیدُوا یعنی الاسری، خِیانَتَکَ نقض ما عاهدوا معک.
بدان صدق خصلتی پسندیده است و حق تعالی اهل صدق را یاد کرده است و بریشان ثنا گفته که «رجال صدقوا ما عاهدوا اللّه علیه»،و خلایق را فرمود که رغبت نمایند در صحبت اهل صدق که «یا ایها الذین آمنوا اتقوااللّه و کونوا مع الصادقین.»
قال الکلبی: کان لثعلبة مال بالشام فخاف هلاکه فنذر ان یتصدق منه فلمّا قدم علیه بخلّ به، لقوله عاهَدَ اللَّهَ ای عاهدوا حلف.
و این جمع متفرق نشوند و از هم منقطع نگردند و همه درهم بسته باشند. چون حق سبحانه و تعالی با یکی از ایشان خطابی کند همه در آن شریک باشند. ذکر ایشان در محکم کتاب رفته است: «رجال لا تلهیهم تجارة و لابیع عن ذکر اللّه»، مردانی که تجارت ایشان را مانع نیاید از پرستش ما. وجایی دیگر جملهٔ اهل ایمان را یاد کرد و جماعتی را مخصوص گردانید که: «من المؤمنین رجال صدقو ما عاهدوا اللّه علیه»،از مومنان بعضی مردانند که راه صدق سپردند و ملازم وفا باشند و ملازمت طریق صدق و حفظ عهد و ترک دنیا و مواظبت بر ذکر حق تعالی تصوف است. هر که این طریق سپرد صوفی است، و مقصود او در این آیت ایشانند.
دیگری گفت: ما نجا من نجا الا بصدق الحیا، یعلم بان اللّه یری سدیگر گفت: ما نجی من نجا الا بصدق النتقی و ترودوا فان خیر الزاد التقوی چهارم گفت: ما نجا من نجا الا بصدق الوفا، والموفون بعدهم اذا عاهدوا لبعضهم:
وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِیلًا ای ما بدّلوا ما عاهدوا اللَّه علیه شیئا من التبدیل لا قلیلا منه و لا کثیرا.