عالی قدر

معنی کلمه عالی قدر در لغت نامه دهخدا

عالی قدر. [ ق َ ] ( ص مرکب ) بلندمرتبت. والامقام. بزرگوار. از القاب احترام که در اول نوشتجات و در سر پاکتها نویسند. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه عالی قدر در فرهنگ عمید

والامقام، بلندمرتبه، بزرگوار.

معنی کلمه عالی قدر در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - بلند مرتبه والا مقام . ۲ - از عناوین احترام آمیز که در مکاتبات به کار برند .

جملاتی از کاربرد کلمه عالی قدر

گرچه شاهی سخت عالی قدر بود چون هلالی از غم آن بدر بود
هر کرا می بینم از آل نبی آل علیست آن دو عالی قدر را عترت محل شرکت است
سگ وصی تو کلب علی عالی قدر ز من جدا شده مانند عضو رفته ز جا
شه سریر ولایت ، علی عالی قدر محیط عالم دانش ، جهان علم و وقار
خصوص امروز عالی قدر و جاه است که چاکر بر در عالم پناه است
شه اقلیم ولایت علی عالی قدر که بر آیات جلالش دو جهان تنگ فضاست
تیره باشد پیش روشن رای او روز سپید پست باشد پیش عالی قدر او چرخ بلند
صدر عالی قدر فخرالدین که گاه مرتبه رشوت جاه رفیعش گنبد گردان دهد
وصی احمد مرسل علی عالی قدر که هست سایه او را ز مهر تابان عار
ولی خالق اکبر علی عالی قدر که هست ناطقه پیش ثنای او ابکم