عالم سوز

معنی کلمه عالم سوز در لغت نامه دهخدا

عالم سوز. [ ل َ] ( نف مرکب ) سوزنده همه جهانیان. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه عالم سوز در فرهنگ عمید

۱. جهان سوز، سوزندۀ جهان و جهانیان، ویران کنندۀ عالم.
۲. [مجاز] بسیار زیبا و فریبنده.

جملاتی از کاربرد کلمه عالم سوز

(صامتا) از اشک چشم و آه عالم سوز تو شد جهان در آب و آتش غرق در خوابی هنوز
ز پا درآمدم از تاب مهر عالم سوز ز دست رفته ام از دست یار دستان ساز
چو نور مهر عالم سوز رویت عیان آمد، نهان شد ماه و پروین
این کرامت عش عالم سوز کرد کو نهان در شب رخ نوروز کرد
خرم آن رند مست عالم سوز که ز بود و نبود خود وارست
حسن عالم سوز را دود سپندی لازم است چشم هیهات است در بزم تو مجمر وا کند
مایهٔ ناز حسن عالم سوز خانه پرداز عشق سودائی
ای ماه مهرآموز من دمساز عالم سوز من جانم وفاآموز شد از جور لطف آمیز تو
خنده ای همچو برق عالم سوز نه چو صبح دوم جهان افروز
یکدم ازما روی عالم سوز اگر سازی نهان آتش افتد در درون چرخ ز آه و دود من