عاقبت اندیش

معنی کلمه عاقبت اندیش در لغت نامه دهخدا

عاقبت اندیش. [ ق ِ ب َ اَ ] ( نف مرکب ) دوراندیش. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). آخربین. مآل اندیش. آنکه از آغاز، پایان کار را نگرد :
بباید عاقبت اندیش بودن
برون از خویش و هم با خویش بودن.ناصرخسرو.عاقبت اندیش ترین کودکی
دشمن او بود در ایشان یکی.نظامی.

معنی کلمه عاقبت اندیش در فرهنگ عمید

آن که دربارۀ عاقبت امور می اندیشد، دوراندیش.

معنی کلمه عاقبت اندیش در فرهنگ فارسی

( صفت ) آن که درباره عاقبت امور بیشتر فکر کند مال اندیش آخر بینی .

جملاتی از کاربرد کلمه عاقبت اندیش

دشمن خونخوار را احسان گوارا می کند عاقبت اندیش با اقبال دنیا دشمن است
نظر عاقبت اندیش به هرکس دادند هر نگاهش نگه بازپسین می باشد
عشق می گوید که هان درویش باش عقل گوید عاقبت اندیش باش
صائب کسی که عاقبت اندیش اوفتاد روی دلش به عالم عقباست بیشتر
اسیر عشق شدن چاره خلاص من است ضمیر عاقبت اندیش پیش بینان بین
آن بلایی که ز اندیشه آن میمردم عاقبت پیش من عاقبت اندیش آمد
گوییم من خواجه تاشم عاقبت اندیش باشم تا درافتی در میانه لا نسلم لا نسلم
دیده عاقبت اندیش نظر نگشاید به بهاری که مبدل به خزان می‌گردد
همه ز عاقبت اندیش اند سرگردان من این فریب نخوردم ز عقل دور اندیش
بندهٔ پادشهی باش که درویش بود پا بدنیا زده و عاقبت اندیش بود