معنی کلمه عازر در لغت نامه دهخدا
عازر ثانی منم یافته از وی حیات
عیسی دلها وی است داده تنم را شفا.خاقانی.و رجوع به آزر شود.
عازر. [ زِ ] ( اِخ ) آزر. دوست ابراهیم. ( عقدالفرید ج 3 ص 90 ). و همان است که در قرآن آزر و پدر ابراهیم معرفی شده است : و اذ قال ابراهیم لابیه آزر أتتخذ أصناماً آلهة. ( قرآن 74/6 ). برخی از مفسرین گویند عموی ابراهیم بوده است. در تفسیر تبیان است که آزر جد مادری و یا عموی ابراهیم بوده است زیرا پدر ابراهیم از مؤمنان بوده است و از گفتار مجاهد نقل کند که آزر نام بت است. ( تفسیر تبیان ج 1 ص 626 ).