ظلت

معنی کلمه ظلت در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی ظَلَّتْ: دائماً بود (در عبارت "فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ "کلمه ظلت از ظل است که یکی از افعال ناقصه بوده که اسم و خبر میگیرد و در اینجا اسمش کلمه اعناقهم و خبرش خاضعین میباشد یعنی گردنهایشان دائماً خاضع می شود یا سربه زیر می شوند)
معنی ظَلْتَ: دائماً بودی (از افعال ناقصه است که معنی اش با عبارت بعدش کامل می گردد.در عبارت "ظَلْتَ عَلَیْهِ عَاکِفاً "همواره ملازمش بودی )
معنی ذِلَّةٌ: ذلت -خواری - کوچکی - ناتوانی(ذلت در اصل لغت به معنای چیزی است که دستیابی بدان آسان است ، حال چه دستیابی محقق و چه فرضی)
معنی ظُلَّةٌ: ابری است سایه افکن ، و بیشتر به ابری ظلة میگویند که عواقب ناگواری داشته باشد - سایبان
ریشه کلمه:
ظلل (۳۵ بار)
(بفتح ظاء و تشدید لام) دوام و پیوستگی (اقرب). .در مجمع گفته: اصل آن ظلت و در آن دو قول است: فتح ظاء را به حال خود گذاشته و هر که با کسر آن خوانده کسر لام را به ظاء نقل کرده است. در اقرب گوید: با ضمیر رفع«ظَللت» بفتح ظاء و «ظلتُ» بفتح و کسر ظاء خوانده می‏شود. ناگفته نماند: در آیه فوق و آیه . بفتح آمده است. در آیه اول آنرا دوام معنی کرده‏اند یعنی: بمعبودت که پیوسته ملازم آن بودی بنگر و در آیه دوم شاید بمعنی شروع باشد یعنی: شروع می‏کردید به تعجب و گفتن اینکه: ما غرامت زده شدیم و شاید بمعنی دوام باشد. ایضاً ظلّ بمعنی «صار» آمده است مثل ..راغب گوید ظلت و ظللت با آنها از آنچه در روز میشود تعبیر می‏آورند و بجای «صار»است. *.یعنی: گفتند بتهائی را ستایش می‏کنیم و پیوسته ملازم آنهائیم. *. «ظَلُّوا» بمعنی «صارُوا»است و ضمیر «فَرَأوهُ» به زرع راجع است معنی آیه در «صفر» گذشت.

جملاتی از کاربرد کلمه ظلت

ظل قدرت چو آسمان عالی قدر ظلت چو آفتاب بلند
ملک می‌گوید که ظلت کاش بودی جاودان بر سر من تا منت در سایه می‌آسود می
ای عشق چاره ساز روان بخش دلنواز ظلت مدام بر سر ما باد مستدام