ظفر خان

معنی کلمه ظفر خان در لغت نامه دهخدا

ظفرخان. [ ظَ ف َ ] ( اِخ ) مظفرشاه اول ، از سلاطین گجرات. پسر یکی از افراد طایفه رجپوت است که اسلام آورد و در سال 794 هَ. ق. به حکومت گجرات نامزد گردید. او در 799 مستقل شد ولی راجه های رجپوت و قبیله وحشی بیل او را دور کردند و متصرفات وی محدود گردید به قطعه ای کم عرض از خشکی مابین مرتفعات و دریا و با این احوال باز یک قسمت مهم از ساحل غربی هند را تا شبه جزیره سورت در تصرف داشت. ظفرخان به زودی به وسیله تسخیر ایدَر و دیو مملکت خود را وسعت بخشید، و جالور را غارت کرد و یک بار هم در سال 810مالوه را متصرف شد. احمدشاه اول جانشین او شهر احمدآباد را ساخت و این شهر بعدها پایتخت سلسله او و مرکز ولایات احمدآباد در عهد مغول گردید و حالیه نیز ازبلاد معتبر است. ( طبقات سلاطین اسلام لین پول ص 281 ).
ظفرخان. [ ظَ ف َ ] ( اِخ ) رجوع به حسن گانگو علاءالدین ظفرخان شود.

معنی کلمه ظفر خان در فرهنگ فارسی

مظفر شاه اول از سلاطین گجرات پسر یکی از افراد طایف. رجپوت است که اسلام آورد

جملاتی از کاربرد کلمه ظفر خان

صائب دری به روی من از فیض وا شود روزی که نامه ای ز ظفر خان به من رسد
نسبت معنی به لفظ تازه صائب همچو ظفر خان بود به خطه کشمیر