{heaving line} [علوم نظامی] ریسمانی سبک که سر آن به شکل گلوله است و در هنگام پهلو گرفتن کشتی با پرتاب آن به اسکله و اتصال سر طناب اصلی به انتهای آن طنابها به آسانی فرستاده می شوند
جملاتی از کاربرد کلمه طناب بر
بر آفتاب سلسلهٔ پرشکن مپیچ مشکین طناب بر ورق یاسمن مپیچ
بخت از ین خیمه سر بافته سیم طناب بر سر فرق فلک سای تو افسر گیرد
کسی که دید زنخدان و زلف او عجب آرم دگر زچاه تعلق به صد طناب بر آید