طرح ریزی

معنی کلمه طرح ریزی در لغت نامه دهخدا

طرح ریزی. [طَ ] ( حامص مرکب ) پی ریزی. رجوع به طرح ریختن شود.

معنی کلمه طرح ریزی در فرهنگ عمید

نقشه کشی، برنامه ریزی.

معنی کلمه طرح ریزی در فرهنگ فارسی

۱ - نقشه کشی . ۲ - پی ریزی پی افکنی.

جملاتی از کاربرد کلمه طرح ریزی

مشخصا برای کارخانه‌ای که به‌طور کامل با سیستم انعطاف‌پذیر تولید طرح ریزی شده باشد میلیون‌ها دلار هزینه دارد بنابراین به جای استفاده از ان اغلب شرکت‌ها از قسمتی از سیستم انعطاف‌پذیر تولید استفاده می‌کنند که واحد انعطاف‌پذیر تولید نامیده می‌شود که در این صورت قسمتی به وسیله ماشین و قسمتی به روش‌های دیگر تولید می‌کنند.