طربرود. [ طَ رَ ] ( اِ مرکب ) گویا از ابزار موسیقی بوده است : برسر سرو بانگ فاختگان چون طربرود دلنواختگان.نظامی.کدو برکشیده طربرود را گلوگیر گشته به امرود را.نظامی.
معنی کلمه طرب رود در فرهنگ عمید
نوعی ساز زهی دارای شش تار.
معنی کلمه طرب رود در فرهنگ فارسی
یکی از مقیدات آلات ذوات الاوتار و آن سازیست بر شکل شش تای با این تفاوت که بر سطح وی از طرفین اوتار کوتاه بندند .