راپ

معنی کلمه راپ در لغت نامه دهخدا

راپ. ( اِخ ) ژان کنت. ژنرال فرانسه در 1772 م. در کلمار متولد شد و در 1821 م. در رانویه ( باد ) مرد. او در سال 1788 در لشکر مسلح رن وموزل داوطلب شد. در آغاز آجودان دِزِدُویگو بود سپس به آجودانی بناپارت رسید.

معنی کلمه راپ در فرهنگ فارسی

ژان کنت . ژنرال فرانسه در ۱۷۷۲ در کلمار متولد شد و در ۱۷۸۸ در لشکر مسلح رن و موزل دوا طلب شد در آغاز آجودان دزد ویگو بود سپس ب آجودانی بناپارت رسید .

جملاتی از کاربرد کلمه راپ

ادوارد راپ (روسی: Эдуард Рейнгольдович Рапп؛ زادهٔ ۷ مارس ۱۹۵۱) دوچرخه‌سوار اهل اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی است.
اروند گشنسپ از اشراف ایرانی در دوران ساسانیان بود که برای مدت کوتاهی از سال ۵۴۰-۵۴۱ میلادی، مرزبان ایبری ساسانیان(گرجستان کنونی) بود.به گفته مورخ استفان اچ. راپ جونیور، اروند گُشنَسپ احتمالاً از خاندان مهران بوده است.