راه پیمایی
معنی کلمه راه پیمایی در فرهنگ عمید
معنی کلمه راه پیمایی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه راه پیمایی
آتش اندر آتش شوقت مدام باد کرده راه پیمایی تمام
بر گل بی خار جولان می کند در خارزار راه پیمایی که دامان را کند گردآوری
از ملامت در حریم کعبه شد خونش هدر راه پیمایی که از خار مغیلان سر کشید
گرچه پیش افتاده در ظاهر، ولی رو بر قفاست راه پیمایی که پیش از راهبر افتاده است
می خلد در دیده اش خار ندامت عاقبت راه پیمایی که از پا خار می آرد برون
تا چه منزل راه پیمایی بگو راه بی منزل نباشد ای عمو