معنی کلمه راضى در دانشنامه اسلامی
نامش محمد و کنیه اش ابوالعباس و لقبش الراضی بالله بود. او فرزند مقتدر بن معتضد بود. او در سال 322 به خلافت رسید و به مدت شش سال و دو ماه بر مسند خلافت تکیه زد.
در زمان خلافت او فساد در حکومت عباسیان ریشه دوانده بود و دادن رشوه برای بدست آوردن مناصب حکومتی امری معمول شده بود. زنان و نظامیان در امور حکومتی دخالت می کردند.
در این هنگام قدرت واقعی بدست فرمانده سپاه، ابن یاقوت حاجب افتاد که علاوه بر فرماندهی سپاه توانست به جای وزیر، تسلط بر دستگاه مالی را نیز بدست آورد ولی دوران اقتدارش کوتاه بود و راضی بار دیگر خود قدرت را بدست گرفت و ابن مقله را به وزارت گماشت. سپس کوشید تا اوضاع و احوال را آرام کند و در نتیجه شیعیان افراطی و حنبلیان را شکنجه می داد، با این وجود تحمل دشواری های فزاینده مالی بیش از قدرت خلیفه بود.
راضی پس از 6 سال و 2 ماه حکومت در ربیع الاول 329 ق چشم از جهان فروبست.