راست طبع

معنی کلمه راست طبع در لغت نامه دهخدا

راست طبع. [ طَ ] ( ص مرکب ) که طبعی معتدل دارد. روان طبع. خوش ذوق.خوش سلیقه. مقابل کژطبع. اهل دل و حال :
مرا یکدم از دست نگذاشتی
که با راست طبعان سری داشتی.( بوستان ).چون جاه و جلال و حسن و رنگ آمد و بو
آخر دل آدمی نه سنگست و نه رو
آن کس که نه راست طبع باشد نه نکو
نه عاشق کس بود نه کس عاشق او.سعدی.

معنی کلمه راست طبع در فرهنگ عمید

۱. خوشطبع، خوش سلیقه، خوش ذوق.
۲. اهل دل، اهل حال: آن کس که نه راست طبع باشد نه نکو / نه عاشق کس بُوَد نه کس عاشق او (سعدی۲: ۷۳۱ ).

معنی کلمه راست طبع در فرهنگ فارسی

که طبعی معتدل دارد روان طبع

جملاتی از کاربرد کلمه راست طبع

آن کس که نه راست طبع باشد نه نکو نه عاشق کس بود نه کس عاشق او
هر که را بینی شکایت می‌کند که فلان کس راست طبع و خوی بد