راست رو

راست رو

معنی کلمه راست رو در لغت نامه دهخدا

راست رو. [ ت ِ ] ( ق مرکب ) در تداول عامه مواجه. مقابل. محاذی. روبرو: راست روی توپخانه ، روبروی توپخانه. ( یادداشت مؤلف ).، راسترو. [ رَ / رُو ] ( نف مرکب ) مقابل کجرو. ( آنندراج ) ( ارمغان آصفی ). راست رونده.مستقیم حرکت کننده. بی انحراف و کجی رونده. که بخط مستقیم طی طریق کند. که از استقامت نگردد :
پیش بین چون کرکس و جولان کننده چون عقاب
راهوار ایدون چو کبک و راسترو همچون پلنگ.منوچهری.چو میکردم این داستان را بسیج
سخن راسترو بود و ره پیچ پیچ.نظامی.اعتدال هوای نوروزی
راسترو شد بعالم افروزی.نظامی.نه پایی چو بینندگان راسترو
نه گوشی چو مرد نصیحت شنو.سعدی.سعدیا راستروان گوی سعادت بردند
راستی کن که بمنزل نرسد کج رفتار.سعدی.

معنی کلمه راست رو در فرهنگ عمید

آن که به راه راست می رود، کسی که از راه راست منحرف نمی شود، راست رونده: سعدیا راست روان گوی سعادت بردند / راستی کن که به منزل نرود کج رفتار (سعدی۲: ۶۴۷ ).

معنی کلمه راست رو در فرهنگ فارسی

در تداول عامه مواجه مقابل
مقابل کجرو . راست رونده

معنی کلمه راست رو در دانشنامه عمومی

راست روی ( به انگلیسی: Rectilinear locomotion ) یا پیشروی خطی مستطیلی ( به انگلیسی: Rectilinear progression ) ، یک حالت حرکتی است که اغلب با مارها همراه است. به ویژه، با گونه های سنگین بدن مانند پیتون های زمینی و بوآها مرتبط است. با این حال، اکثر مارها توانایی آن را دارند. این یکی از حداقل پنج شکل حرکتی است که توسط مارها استفاده می شود، دیگر شکل ها موج دار کناری، پیچیدن کناری، حرکت آکاردئونی و هل دادن - سریدن هستند. بر خلاف سایر حالت های حرکت مار، که شامل خم شدن بدن مار می شود، در راست روی مار فقط هنگام چرخش در حرکت مستطیلی، بدن خود را کمی خم می کند.

جملاتی از کاربرد کلمه راست رو

گوژ است پشتت از پی آن راست رو نه ای یکتا دلی چگونه کند مردم دوتا
راست باش و راست رو اینک صراط آخر ای بابا قیامت کو و کی
ره راست رو تا به منزل رسی تو بر ره نه ای زین قبل واپسی
پس از این راست رو و پیش رو قافله باش راست رو در همه جا از همه کس پیش بود
ره راست رو تا به منزل رسی تو در ره نه‌ای، زین قبل واپسی
در شرع چون بنفشه دو تا بود و راست رو در عقل چون شکوفه جوان بود و پیر بود
هشیار باش و راست رو و هر سوی متاز در جوی و جر جهل چو این ماهیان هیون
نه چشمی چو بینندگان راست رو نه گوشی چو مردم نصیحت شنو
آن یکی گفتا دریغا نی خدنگی راست رو وان دگر گفتا شگفتا نی دعائی مستجاب
گویی چو تیر راست رو اندر هوای ما پس تیر راست را چه کمان می‌کنی مکن