راحه

معنی کلمه راحه در لغت نامه دهخدا

راحه. ( اِخ ) یکی از علمای هند بوده است. ابن الندیم بعد از ذکر کنکه ، جودر، صنجهل ، نهق الهندی که هر یک کتبی از هندی به پهلوی یا عربی درآورده و گاه خود نیز تألیفاتی درریاضیات و نجوم بنابر مذاهب هندوان داشته اند میگوید: از علماء هند کسانی که کتب ایشان در نجوم و طب بمارسیده : یاکهر، راحه ، صکه ، داهر، آنکور، زنکل ، اریکل ، جبهر، اتدی ، جباری هستند. ( تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی ص 113 ). و نیز رجوع به ج 2 عیون الانباء شود.

معنی کلمه راحه در فرهنگ فارسی

قریه ایست در ابتدای سرزمین یمن

جملاتی از کاربرد کلمه راحه

جاء الکتاب فجائنی روح و ریحان و راحه مما حوی نکت البلاغه و البراعه و الفصاحه
کطلوع الخیر من راحه مولانا الفرید حط فی اطرازند رحنا فی یوم عید