[ویکی فقه] کلمات کلیدی:
قرآن، ذکر، پاداش، آثار، اعراض، کیفر، بصیرت. به گفته راغب در مفردات، ذکر دو معنی دارد گاه به معنی حضور چیزی در ذهن (یاد آوری) و گاه به معنی حفظ و نگاهداری معارف و اعتقاداتِ حق در درون جان است. ذکر خدا در قرآن ذکر خدا: «یا ایها الّذین آمَنوا اذکرو اللهَ ذِکراً کثیراً »، «ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا را بسیار یاد کنید.» در آیه دیگری می فرماید: «فَاذْکرُونِی أَذْکرْکمْ وَاشْکرُواْ لِی وَلاَ تَکفُرُونِ »، «پس به یاد من باشید، تا به یاد شما باشم! و شکر مرا گویید و در برابر نعمتهایم، کفران نکنید.» منظور از ذکر خدا منظور از ذکر خدا تنها یاد آوری به زبان نیست، که زبان ترجمان قلب است، هدف این است با تمام قلب و جان به ذات پاک خدا توجه داشته باشیم، همان توجهی که انسان را از گناه باز می دارد و به اطاعت فرمان او دعوت می کند، به همین دلیل از پیشوایان اسلام نقل شده است که منظور از ذکر، یاد آوری عملی است. مراتب ذکر ...
جملاتی از کاربرد کلمه ذکر خدا
غیر حقّ را از دل خود دور کن باطن از ذکر خدا معمور کن
مومنا ذکر خدا بسیار گوی تا بیابی در دو عالم آب روی
نیز فرمود: هر سخنی که از ذکر خدا خالی بود، باطل است. و هر سکوتی که خالی از اندیشه بود خطا است و هر نگاهی که در آن اعتباری نبود، نارواست.
در میان قتلگه بنهادی سر بر سجود باز در ذکر خدا و فکر محرابی هنوز
صفت نهم: تکلم به «مالا یعنی» و فضول یعنی سخنان بی فایده گفتن، و تکلم کردن به چیزی که نه در کار دنیا آید و نه در کار آخرت و اگر چه این حرام نباشد ولی بسیار مذمو است، زیرا که باعث تضییع اوقات می شود و آدمی را از ذکر خدا و فکر در صنایع او باز می دارد و بسا باشد که از یک «لا اله الا الله» یا «سبحان الله» گفتن قصری از برای آدمی بنا می کنند یا از فکری، دری از درهای الهیه بر خانه دل گشوده می شود پس چه زیانکاری از این بالاتر که آدمی تواند گنجی را تحصیل کند، آن را گذاشته و عوض آن کلوخی بردارد، که از آن هیچ منتفع نتوان شد.
وَ اذْکُرْ رَبَّکَ کَثِیراً گفتهاند: که ذکر خدا را سه درجه است: اول ذکر ظاهر بزبان از ثنا و دعا، و هو قوله تعالی وَ اذْکُرْ رَبَّکَ کَثِیراً. دیگر ذکر خفی بدل. و ذلک فی قوله تعالی أَوْ أَشَدَّ ذِکْراً و قول النبی (ص) «خیر الذکر الخفی و خیر الرزق ما یکفی».
دل چو صیق ل یافت از ذکر خدا گشت چون آیینه روشن با صفا
هست غذای روح تو ذکر خدا میان جان چون حیوان چه می دوی درپی خوردن علف
جز ذکر خدا هر آنچه گویی هیچ است جز شرع نبی رهی که پویی هیچ است
وَ اذْکُرْ رَبَّکَ کَثِیراً این دلیل است که زبان وی از تسبیح نماز و ذکر خدا بسته نبود. وَ سَبِّحْ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِبْکارِ تسبیح نامی است همه سخنان را که بآن خدای ستایند، هر چند که استعمال آن بیشتر در سُبْحانَ اللَّهِ رود. و سبّوح پاک بیعیب است مصطفی (ص) گفت: هیچ روز نبود، که نه منادی ندا کند: «ایها الخلائق سبّحوا الملک القدوس» عایشه گفت: مصطفی (ص) در سجود گفتی: «سبوح، قدوس، رب الملائکة و الروح».