ذرهم

معنی کلمه ذرهم در لغت نامه دهخدا

ذرهم. [ ذُ هَُ ] ( اِ )جوالیقی در المعرب بنقل از ابن الکلبی گوید: جُرهُم معرّب است و اصل آن ذُرهُم است. رجوع به جرهم شود.

معنی کلمه ذرهم در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی ذَرْهُمْ: رهایشان کن
ریشه کلمه:
هم (۳۸۹۶ بار)وذر (۴۶ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه ذرهم

قل الله ثم ذرهم من چه گویم جمله فرقان بجز توحید نبود از الف تا یا فرو خوانش
حسن دامغانی گوید که شبلی گفت: ای پسر بر تو باد بالله دایم می‌باش بالله و از ماسوی الله دست بدار قل الله ثم ذرهم فی خوضهم یلعبون.
شرح این نی ز دیو مردم پرس از قل الله ثم ذرهم پرس
ز حق چه بهره برد آنکه روش با غیرست خدا قل‌الله و ذرهم ببنده فرموده
[بدانک ذکر بی آداب و شرایط گفتن زیادتی مفید نبود اول بترتیب و آداب و شرایط قیام باید نمود. و مرید صادق را چون درد طلب و داعیه سلوک این راه پدید نشانش آن است که باذکر انس گیرد و از خلق و حشت تا از همه روی بگرداند و در پناه ذکر گریزد که «قل الله ثم ذرهم فی خوضهم یلعبون». و چون بر ذکر مواظبت خواهد نمود باید که اساس بر توبه‌ای نصوح نهد از جمله معاصی.
قل الله ثم ذرهم فی خوضهم یلعبون.