دارالضرب

معنی کلمه دارالضرب در لغت نامه دهخدا

دارالضرب. [ رُض ْ ض َ ] ( ع اِ مرکب ) میخکده. ضرابخانه. جایی که پول در آن سکه میزنند. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه دارالضرب در فرهنگ عمید

دارضرب، جای سکه زدن پول، ضراب خانه، درم سرا.

معنی کلمه دارالضرب در فرهنگ فارسی

دارضرب، جای سکه دن پول، ضرابخانه، درمسرا
( اسم ) جایی که در آن سکه زنند ضرابخانه : (( در چنین تنگنای دار الضرب زیرچنگی دفی نمیشاید . ) )
میخ کده . ضرابخانه

معنی کلمه دارالضرب در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:دیوان الضرب

جملاتی از کاربرد کلمه دارالضرب

سوی دارالضرب قلابان اشارت کرده‌اند برده‌اند و وعده‌های بی شمارت داده‌اند
به دارالضرب طبعم اخچۀ ماه چو نقد خور شود از سکّۀ شاه
شهریار ملک امکان کش به دارالضرب قدس نقد هستی کرده بهر سکه حکمش زری
در خلاص امتحان صدبار آتش دیده ایم نقد دارالضرب عشقیم از عیار ما مپرس
تنش معیار دارالضرب اشباح دلش طیار دارالملک ارواح
به حمدالله به دارالضرب جان بس نقدها دارم که ضراب ازلشان سکه زد زالقاب سلطانی
بازگشتم و دست نیاز در دامن دراز شب یلدا زدم و تا روز در دارالضرب خرسندی عشوه نقد فردا زدم.
تو شاه خوبانی و من تا روز بر رخسار خود هر شب به دارالضرب غم بر نام تو زر می‌زنم
در سرای شرع سازد علم دارالضرب درد در پناه شاه دارد مرد بیت المال کار
نیست با زلفین او پیکار دارالضرب کفر نیست با رخسان او بی‌شاه دارالملک دین