خاک رست

معنی کلمه خاک رست در فرهنگستان زبان و ادب

{geophyte} [کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] گیاهی که در مرحله ای از رشد بر روی آن خاک می ریزند و ممکن است در زیر خاک نیز محصول بدهد

جملاتی از کاربرد کلمه خاک رست

گرچه ز عالم آمده ای به زعالمی گرچه ز خاک رست به از خاک نسترن
شمشیر و نیزه تو که از آب و خاک رست با دست و آتشست ز تیزی به کارزار
تا که در تن بود جایش خاک بود چون بمرد از خاک رست و پاک بود
کلک او کز خاک رست و آب جوی فضل خورد خاتم است از زور باد آتش فتد در نیستان
از شاخ ریخت بر سر گل گنج نامور از خاک رست از فر گل گنج شایگان