خالی السیر. [ ل ِ یُس ْ س َ / س ِ ] ( ع ص مرکب ) تنهارو.( شرفنامه منیری ). در اصطلاح منجمان : قمر را خالی السیر وقتی گویند که نظر هیچ کوکب به او نباشد و هرگاه حیات حیوانی مسلوب گردد هیچ کوکب را با طالع او سعد یا نحس نباشد. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || کوکبی که از کوکبی بازگردد در اول برج و بهیچ کوکبی متصل نشود : اتصالات فلک دانم و دل را بقیاس خالی السیر ز شیطان بخراسان یابم.خاقانی.شدم از سعد اتصال دو رکن خالی السیر ز آفت اشرار.خاقانی.اجسام وحش گشته ز ارواح خالی السیر از تیغ شه که دین را سعد است زاتصالش.خاقانی.
معنی کلمه خالی السیر در فرهنگ عمید
۱. ویژگی کسی که تنها به سویی می رود، تنهارو. ۲. (نجوم ) ویژگی کوکبی که تنها در برجی باشد و بدون کواکب دیگر حرکت کند.
معنی کلمه خالی السیر در فرهنگ فارسی
۱ - آنکه تنها رود بی مشارکت دیگران : (( شدم از سعد اتصال دو رکن خالی السیر از آفت اشرار ٠ ) ) ( خاقانی ) ۲ - کوکبی که در برخی باشد و برهیچ کوکب نپیوندد هر چند ایشان را ببیند . تنها رو .
جملاتی از کاربرد کلمه خالی السیر
بود راهی خالی السیر ای عجب ذرهای نه شر نه خیر ای عجب