معنی کلمه حدائق در لغت نامه دهخدا
حدائق. [ ح َ ءِ ] ( اِخ ) نام کنیزکی است و او بر کف خویش بحناء نگاشته بود:
لیس حُسن الخضاب زین کفی
حُسن کفی زین ٌ لکل خضاب.
حدائق. [ ح َ ءِ ] ( اِخ ) حدائق معلقه بابل یا حدائق معلقه سمیرامیس در بابل قدیم. یکی از عجائب هفتگانه جهان است : و حدائق معلقه هفت باغ یکی از بر دیگر منسوب به بابلیان در انجمن بساتین و باغات و چمن حدائق و جنات که هریک بهشت را بحقیقت از نزاهت وخوشی چشم و چراغ است. ( ترجمه محاسن اصفهان آوی ).
- حدائق معلقه بابل ؛ دسته ای از نقاض است که بشکل تل های مربع میباشد و تقریباً وسط توده عظیم تپه هائی که از شمال بجنوب قرار دارند، طول ساحل شرقی فرات را فرا گرفته است. این خرابه ها
از آن ِ شهر باستانی بابل است و قصر بیرس نمرود در همین محل واقع است. حدائق معلقه مشهور متصل بقصر شاهی بوده است حدائق مزبور منسوب به نبوکدنصر ( بخت نصر ) دوم ( 604-562 ق.م. ) است. و گویند وی باغهارا برای زن خود سمیرامیس برتپه های مصنوع که بهیأت تپه های طبیعی مینمود بساخت از آنرو که منشاء سمیرامس کشوری کوهستانی بود. این باغها از جمله عجائب سبعه عالم محسوب میگردید و دارای سطحه هائی بود که بستون تکیه داشت و روی آن ، با هزینه بسیار درختان بلندنایاب باغها را جا داده بودند بقول هرودتس باغهای معلق ، مربع شکل بود و بواسطه طاقها تخمیناً به اندازه 75 گام از سطح زمین ارتفاع داشت. طول هریک از جوانب آنها 400 گام بود و درسطوح آنها همه نوع درختان بزرگ و گیاهان خوش منظر کاشته بودند و بعض درختان آن تناور گردیده قطرشان به دوازده گام می رسد یکی از چیزهای شایان توجه خرابه های بابل ، درختی کهن سال است که در صد قدمی مغرب محلی که مجسمه شیر را یافته اند دیده شده. این درخت که کپل تصویر آنرا منتشر کرده ، گویند یکی از بقایای درختان حدائق معلقه است و آن بعقیده اینورت از انواع اثل ( شوره گز ) میباشد . ( شماره هفت از دکتر معین ص 19 ) و رجوع به عجائب سبعه شود.