حبل الورید

معنی کلمه حبل الورید در لغت نامه دهخدا

حبل الورید. [ ح َ لُْل وَ ] ( ع اِ مرکب ) رگ گلو. ( مهذب الاسماء ). رگ جان. رگ گردن. ( ترجمان جرجانی ). رگی است میان حلقوم و علبادین. رگ گردن و پی ، میان کتف ساره. ( دستور اللغه ادیب نطنزی ). عرق فی العنق. ( معجم البلدان ):
ز بوی خلقش حبل الورید یافت حیات
ز فر لطفش حبل المتین گرفت بها.خاقانی.

معنی کلمه حبل الورید در فرهنگ عمید

رگ گردن، شاهرگ، رگ گلو.

معنی کلمه حبل الورید در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- رگ گردن رگ گلو (( زبوی خلقش حبل الورید یافت حیات زفرلطفش حبل المتین گرفت بها . ) ) ( خاقانی ) توضیح در قر آن سوره ۵٠ آیه ۱۵ آمده : (( و نحن اقرب الیه من حبل الورید . ) ) ( و مابدو نزدیکتریبم از رگ گردن ) ۲ - ورید وداج داخلی .
رگ گلو

جملاتی از کاربرد کلمه حبل الورید

ترا اسرار چون حبل الورید است در این آیینه جانانت بدیده است
آنچ حقست اقرب از حبل الورید تو فکنده تیر فکرت را بعید
آنچه حق است اقرب از حبل الورید تو فکنده تیر فکرت را بعبد
چو شمع از پی آویختن حسود ترا بگردن اندر حبل الورید گشت رسن
خاک را سیراب دید از چشمه حبل الورید دشت را لب ریز دید از توده لخت جگر
جئت اقرب انت من حبل الورید کم اقل یا یا نداء للبعید
ولی در گردنت آن بند چون حبل الورید آمد بود دشوار از گردن برون کردن به آسانی
آنکه باشد اقرب از حبل الورید کس از این نزدیکتر چیزی شنید
قرب حق نزدیک من حبل الورید تو جمالش را نه بینی بی بصر
رشته حبل الورید از چنبر آن بگسلد گردنی کز چنبر حکم تو آرد سربدر