حاء. ( اِ ) نام حرف ششم از حروف هجاء عرب. حاء. ( ع ص ) مرد صالح. مرد نیکوکار. || زن بلندآواز. زن جهوریةالصوت. || زن زبان دراز. زن سلیطه. || ( اِخ ) نام مردی. || نام قبیله ای.
جملاتی از کاربرد کلمه حاء
زاء زهدت کرد با نون نفاق و حاء حرص تا نمودی زهد بوذر بهر زر نوذری
چرخ را از کاف «لولاک»ش کمر زرین بود خاکرا با حاء احمامش قبا معلم بود
به سین سبح و با حاء حامی حامیم به نون والقلم و طاء طاهر طاها
ا زجمال نام تو نشگفت اگر از مهر باز سیم بد زرین شود از میم و حاء و میم و دال