معنی کلمه ثعلبی در لغت نامه دهخدا
ثعلبی. [ ث َ ل َ ] ( اِخ ) ابوعمرو. تابعی است.
ثعلبی. [ ث َ ل َ ] ( اِخ ) ابواسحاق احمدبن محمد نیشابوری. یکی از مشاهیر فقها و مفسرین. مولد او به نیشابور و در 427 هَ. ق. درگذشته است. او راست : کتاب تاریخ الانبیاء و کتاب تاج العرائس و الکشف و البیان فی تفسیر القرآن ونیز رجوع به ابی اسحاق ثعلبی و احمدبن ثعلبی شود.
ثعلبی. [ ث َ ل َ ] ( اِخ ) رجوع بعمربن بندار شود.
ثعلبی. [ ث َ ل َ ] ( اِخ ) او راست : طبقات الثعلبی الموسوی و آنرا پیش از طبقات اسنوی نوشته است. ( قاموس الاعلام ).