معنی کلمه تازه رس در لغت نامه دهخدا تازه رس. [ زَ/ زِ رَ ] ( ن مف مرکب ) نورس. ( آنندراج ) : بباغ درون از سموم نفس اثر دسته بندد گل تازه رس.ظهوری ( از آنندراج ).|| جدید و نو. || اندکی پیش آمده. ( ناظم الاطباء ).
جملاتی از کاربرد کلمه تازه رس گفت با صیدِ قفس، مرغ چمن که: گل و میوه، خوش و تازه رس است گل حدیقه دل خواجگی که بود قدش نهال تازه رس بی مثال گلشن جان خوش نفس غنچه باغ قدم است تازه رس میوه شاخ کرم است