تئوفانو

معنی کلمه تئوفانو در لغت نامه دهخدا

تئوفانو. [ ت ِ ءُ ن ُ ] ( اِخ ) ملکه بیزانس در قرن دهم میلادی. وی کور مادرزاد ولی بسیار زیبا بود و بسال 956 م. به ازدواج رومن پسر کنستانتین هفتم درآمد و در سال 959 با شوهر خودصاحب تاج و تخت شد و قدرت و نفوذ فراوان بدست آورد.بسال 963 با داشتن چهار فرزند بیوه شد و چون میخواست قدرت خود را حفظ کند با «نیسه فور فوکاس » ازدواج کرد ولی بزودی از وی سیر شدو با «ژان تزیمیسه » ارتباط یافت و بکمک او شوهرش را بسال 969 مقتول ساخت ولی این بار موفقیتی در ازدواج با امپراتور جدید بدست نیاورد و بسال 970 تبعید گشت. رجوع بماده بعد شود.
تئوفانو. [ ت ِ ءُ ن ُ ] ( اِخ ) ملکه آلمان ( 958-991 م. ) و دختر «رومن » دوم امپراتور یونان و تئوفانوی سابق الذکر است. وی بسال 972 با فرزند امپراتور آلمان «اتون » اول ازدواج کرد. هنگامی که شوهرش بسلطنت رسید ( 975 م. ) در تحصیل قدرت سیاسی مساعی فراوانی مبذول داشت و بسال 984 بیوه شد و به نیابت سلطنت فرزند جوان خود «اتون » سوم رسید و در عین حال نفوذ و سلطه خود را در روم حفظ کرد. رجوع بماده قبل شود.

جملاتی از کاربرد کلمه تئوفانو

او در نوردراین-وستفالن کنونی زاده‌شد. مادرش تئوفانو شاهدختی از امپراتوری روم شرقی بود. او در ژوئن ۹۸۳ در ورونا شاه آلمان نامیده‌شد و در ۲۵ دسامبر همان سال در آخن تاج‌گذاری نمود؛ او در این زمان سه سال بیشتر نداشت و مادر او ملکه تئوفانو قدرت و اختیارات حکومت را به صورت مطلق کنترل می‌کرد و همچون یک شریک سلطنت برائ پسرش عمل می‌کرد. از همان آغاز پادشاهی‌اش وی با بزرگان شورشی و مدعیان پادشاهی روبه‌رو گشت.