معنی کلمه تئودورا در لغت نامه دهخدا
تئودورا. [ ت ِ ءُ دُرْ ] ( اِخ ) سنت... تائبه قرن ششم میلادی است. وی برای جبران خیانت بشوهر خود در لباس مردان درآمد و به دیری که از آن مردان بود رفت و کسی او را نشناخت. پس از چندی به اتهام فریب دختر جوانی به رسوائی از دیر اخراج و بپذیرفتن طفل نامشروع او مجبور شد ولی هیچیک از این اعمال بر صبر و بردباری او غلبه نکرد و دوباره به دیر خود مراجعت کرد و «آبه ٔ» دیر بر او رحم آورد و در آنجا در حالت تقدس و پاکی درگذشت و پس از مرگ هنگامی که دریافتند وی زن است حقیقت قضایا آشکار گشت.
تئودورا. [ ت ِ ءُ دُ ] ( اِخ ) امپراتوریس شرق در قرن نهم میلادی و زوجه امپراتور تئوفیل ( 829-842 م. ) بود. وی پس از مرگ شوهر از سال 842 تا 856 بعنوان نایب السلطنه فرزند خردسال خود حکومت کرد. در پایان عمر در دیری معتکف شد و بسال 867 م. درگذشت.
تئودورا. [ ت ِ ءُ دُ ] ( اِخ ) امپراتوریس شرق در قرن یازدهم میلادی دختر کنستانتین هشتم است که در قتل پدر خود شرکت داشت ( 1030 م. ). در انقلاب 1042 که میشل پنجم برکنار شد، وی بسلطنت رسید، پس از چندی «زوئه » او را کنار زد. آنگاه با «کنستانتین مونرماک » ازدواج کرد و بعد از مرگ او مدت دو سال قدرت حکومت را بدست گرفت ( 1054-1056 م. ) و با وی دودمان سلطنت «مقدونیه » پایان یافت.
تئودورا. [ ت ِ ءُ دُ ] ( اِخ ) تزارین بلغارستان در قرن چهاردهم و دختر شاهزاده «ایوان بساربا» بود و با تزار «ژان الکساندر» ازدواج کرد ( 1331 م. ). پس از چندی که تزار با زن دیگر ازدواج کرد، «تئودورا» را طرد و در دیری زندانی نمود.