باب عالی
معنی کلمه باب عالی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه باب عالی در دانشنامه عمومی
باب عالی معادل قاپی و به معنای «درگاه عالی» است. در زبانهای مختلف، اشاره واژگانی که به معنای «بابِ» عربی یا «درِ» فارسی است به قصر و کاخ و دربار یا دارالحکومه فرمانروایان از دیرباز، حتی از دوره مصرِ فراعنه و ایرانِ ساسانی، رسمی بسیار شایع بوده است. کلماتی چون آستان، در، دربار، درخانه، درگاه در زبان فارسی، باب، عتبه در عربی و «میکادو» ( درگاه والا ) در ژاپنی، Court در انگلیسی، Cour در فرانسوی، Hof در آلمانی ( هر سه به همان معانی ) از آن جمله است. واژه ترکی «قاپی» پیش از آن که جای خود را به «باب» و «باب عالی» بدهد، ابتدا به معنای کاخ سلطان بود. بعدها به کاخ وزیر اعظم «پاشا قاپی سی» گفته شد و تا همین اواخر «قاپی» به تنهایی به این معنی بکار می رفته است.
دامنه معنایی «قاپی» کم کم گسترش یافت و «دفتردار قاپی سی» ( کاخ دفتردار ) ، «آغاقاپی سی» ( کاخ آغای ینی چریها ) نیز به کار رفت و سرانجام بر اثر گسترش بیش تر به کلیّه اداره های دولتی کشور عثمانی عمومیت یافت.
در زبان رسمی رایج در عثمانی مترادفات واژه «قاپی» مانند «در» و «باب» نیز به کار می رفت: درِ دولت، درِ علیّه، درِ سعادت، بابِ همایون، باب سعادت، باب آصفی، باب فتوی '، باب ضبطیّه و ترکیبات بسیار دیگر.
درگاه پاشا، قصر وزیر اعظم، نخست چندان اهمیتی نداشت، تا این که دیوانی که زیر نظر وزیر اعظم بود اهمیت خود را از دست داد و در سده هجدهم اداره امور آن جا به درگاه پاشا واگذار و این محل رفته رفته کانون انجام امور دولت شد.
عنوان «پاشاقاپی سی» که تا میانه سده هجدهم متداول بود بتدریج جای خود را به «سرای صدر عالی»، «دیوانخانه باب عالی» و اختصاراً به «باب عالی» داد و از سال ۱۷۱۸ که وزیر اعظم داماد ابراهیم پاشای نوشهری پس از امضای قرارداد صلح پاساروویتس ( عهدنامه پاساروفچه ) به همراه پدرزنش سلطان احمد سوم ( ۱۶۷۳–۱۷۳۶ ) از ادرنه به استانبول بازگشت اصطلاح «باب عالی» رسماً پذیرفته شد. بعدها، به ویژه در اروپا، باب عالی نه تنها به دیوان وزیر اعظم بلکه به حکومت عثمانی نیز گفته شد.
در ۱۷۴۶ که پاشاقاپی سی در آتش سوخت، «سرای عتیق» بازسازی و با فرش پوشانده شد و به محل باب عالی اختصاص یافت و بزرگان حکومت بدان جا نقل مکان کردند.
معنی کلمه باب عالی در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه باب عالی در دانشنامه اسلامی
باب عالی معادل قاپی و به معنای «درگاه عالی» است.در زبانهای مختلف، اطلاق کلماتی که به معنای «بابِ» عربی یا «درِ» فارسی است به قصر و کاخ و دربار یا دارالحکومه فرمانروایان از دیرباز، حتی از دوره مصرِ فراعنه و ایرانِ ساسانی، رسمی بسیار شایع بوده است.کلماتی چون آستان، در، دربار، درخانه، درگاه در فارسی، باب، عتبه در عربی و «میکادو» (درگاه والا) در ژاپنی، Court در انگلیسی، Cour در فرانسوی، Hof در آلمانی (هر سه به همان معانی) از آن جمله است.واژه ترکی «قاپی» پیش از آن که جای خود را به «باب» و «باب عالی» بدهد، ابتدا به معنای کاخ سلطان بود.بعدها به کاخ وزیر اعظم «پاشا قاپی سی » گفته شد و تا همین اواخر «قاپی» به تنهایی به این معنی استعمال می شد.دامنه معنایی «قاپی» بتدریج توسعه یافت و «دفتردار قاپی سی» (کاخ دفتردار)، «آغاقاپی سی» (کاخ آغای ینی چریها) نیز به کار رفت و سرانجام بر اثر توسّع بیش تر به کلیّه دوایر دولتی کشور عثمانی تعمیم یافت.در زبان رسمی رایج در عثمانی مترادفات واژه «قاپی» مانند «در» و «باب» نیز به کار می رفت: درِ دولت، درِ علیّه، درِ سعادت، بابِ همایون، باب سعادت، باب آصفی، باب فتوی '، باب ضبطیّه و ترکیبات بسیار دیگر.
پیشینه و احداث باب عالی
درگاهِ پاشا، قصر وزیر اعظم، ابتدا اهمیت چندانی نداشت، تا این که دیوانی که زیر نظر وزیر اعظم بود اهمیت خود را از دست داد و در قرن دوازدهم اداره امور آن جا به درگاه پاشا محول و این محل بتدریج مرکز حل و فصل امور دولت شد. از طرف دیگر، چون وزیران اعظم از دیرباز به «آصف» ملقّب بودند، به قصر آنان «سرایِ آصفی» و «باب آصفی» نیز می گفتند.عنوان «پاشاقاپی سی» که تا اواخر قرن دوازدهم معمول بود بتدریج جای خود را به «سرای صدرعالی»، «دیوانخانه باب عالی» و اختصاراً به «باب عالی» داد و از ۱۱۳۰ که وزیر اعظم ابراهیم پاشا نوشهرلی پس از انعقاد صلحِ پاساروویتس به همراه پدرزنش سلطان احمد سوم (۱۱۱۵ـ۱۱۴۳) از ادرنه به استانبول بازگشت اصطلاح «باب عالی» رسماً استقرار یافت. و بعدها، خصوصاً در اروپا، باب عالی نه تنها به دیوانِ وزیر اعظم بلکه به حکومت عثمانی نیز اطلاق شد.در ۱۱۵۳ که پاشاقاپی سی در حریق سوخت، «سرای عتیق» تعمیر و مفروش شد و به محل باب عالی اختصاص یافت و رجال حکومت بدان جا نقل مکان کردند. باب عالی در اوایل شامل حرمسرا و اندرونی و آشپزخانه ها و تالارهای پذیرایی و اصطبل و بخشهای دیگر بود و کسانی که در مذاکرات رسمی صدراعظم دستیاران اصلی او به شمار می رفتند در آن جا اتاق داشتند.در ذیحجه ۱۱۶۸ بار دیگر باب عالی دستخوش حریق شد و بکلی از میان رفت و ساکنان آن به قصر اسما سلطان در قادرغه انتقال داده شدند. در حادثه علمدارپاشا در ۱۲۲۳ این قصر هم آتش گرفت و باب عالی به منزل یوسف آغا، کدخدای والده سلطانِ سابق، روبروی دروازه مرکّب سازان انتقال داده شد، اما دو سال بعد در صحن باب عالی پی بنای جدید آن گذاشته شد. در حریق معروف خواجه پاشا، باب عالی باز آتش گرفت و ساختمان درگاه آغا موقتاً به محل باب عالی اختصاص داده شد.سلطان محمود دوم (۱۲۲۳ـ۱۲۵۵) فرمانی خطاب به سلیم محمد پاشا وزیر اعظم صادر کرد و تهیه مقدمات احداث باب عالی را در فصل بهار دستور داد و برادر او خلیل بیگ را به نظارت بر بنای آن گماشت. پس از واقعه علمدار مخصوصاً انحلال قشون ینی چری، بنای باب عالی بتدریج از صورت اقامتگاه وزیر اعظم بیرون آمد و حالت ستاد اصلی دولت به خود گرفت و حرمسرای آن نیز پس از دوره تنظیمات (از شعبان ۱۲۵۵ تا حدود ۱۲۹۷) منحل شد.
← باب عالی پس از وقعه خیریه
(۱) محمد ثریا، سجل عثمانی، استانبول ۱۳۰۸ـ۱۳۱۵.(۲) محمد عطاءالله شانی زاده، تاریخ، استانبول ۱۲۸۴.(۳) صبحی، سامی، شاکر، تاریخ، استانبول ۱۱۹۸.(۴) عالی، کنه الاخبار، استانبول ۱۲۷۷، ص ۱۰۹.(۵) عطا، تاریخ، ۱۲۹۲ـ۱۲۹۳، ج ۳، ص ۹۷.(۶) احمد لطفی، تاریخ، استانبول ۱۲۹۰ـ۱۳۲۸.(۷) احمد واصف، تاریخ.(۸) یغما، تاریخ، استانبول ۱۲۸۱، ج ۴، ص ۴۸.
جملاتی از کاربرد کلمه باب عالی
جنگی که بیست سال بعد با عهدنامه بلگراد میان روسیه و اتریش با عثمانی به پایان رسید، باعث شد تا صربستان و والاکیای کوچک دوباره تحت کنترل باب عالی (نام رایج برای اشاره به دربار عثمانی) در آیند، با این حال، دولت عثمانی شهر بندری آزوف و شمال کریمه را به روسیه واگذار کرد. پس از این جنگ، عثمانی برای حدود یک نسل در صلح به سر برد، زیرا روسیه و اتریش مشغول درگیری با پروس که به تازگی در حال اوج گرفتن بود، بودند.
دربارهٔ دینی که خود نادر به آن اعتقاد داشت، نظر قطعیای وجود ندارد. ژوسه، پزشک شخصی نادرشاه، از این مینویسد که بسیار سخت است دینی که او به آن باور دارد را مشخص کرد و حتی دوستانش اعتقاد دارند که او به هیچ دینی معتقد نیست. در جریان مذاکرات صلح با عثمانی، نادر از استامبول خواست تا مذهب جعفری را به عنوان مذهب پنجم اسلام به رسمیت بشناسد تا بدین طریق، ایرانیها هم بتوانند به حج بروند. هرچند این درخواست توسط باب عالی رد شد، اما آنها به حجاج ایرانی اجازه سفر به مکه را دادند.
با اجرای تنظیمات در ۱۲۵۲ (۱۸۳۶ میلادی) در تشکیلات باب عالی سمت رئیسالکُتّابی به نظارت خارجیّه تبدیل شد که همان منصب وزارت امور خارجه است.
در صد سال پایانی حیات دولت عثمانی، ناسیونالیسم قومی که بر پایه تفاوتهای زبانی و دینی جان گرفته بود، رواج پیدا کرد که سرانجام منجر به نابودی باب عالی شد. یکی از چیزهایی که کار را سخت کرده بود این بود که در یک سده پایانی امپراتوری، همزمان با رسیدن موج ناسیونالیسم به خاورمیانه، پدیدهای به نام «ناسیونالیسم ترکی» در میان طبقه حاکم ظهور کرد که پیامد آن ظهور ناسیونالیسم قومیِ مجزا میان مسلمانان غیرترک امپراتوری مانند اعراب و کردها بود. همین اتفاق باعث شد که در جنگ جهانی اول، امپراتوری بریتانیا با استفاده از «ناسیونالیسم عربی» اعراب را به شورش در برابر دولت مرکزی وادارد که در شکست عثمانی در جنگ بزرگ بسیار اثرگذار بود.