بار عام
معنی کلمه بار عام در لغت نامه دهخدا

بار عام

معنی کلمه بار عام در لغت نامه دهخدا

بار عام. [ رِ ]( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) پذیرایی عمومی. شرفیابی همگانی ، مقابل بار خاص ، پذیرایی خصوصی. رجوع به «بار» شود : و آنروز بارعام بود. ( کلیله و دمنه ).
بارعام است و در کعبه گشاده ست کز او
خاصگان بانگ در جنت مأوا شنوند.خاقانی.در نوبت بار عام دادن
باید همه شهر جام دادن.نظامی.آشنایان ره بدین معنی برند
در سرای خاص بار عام نیست.سعدی ( طیبات ).

معنی کلمه بار عام در فرهنگ معین

(رِ ) [ فا - ع . ] (اِمر. ) اجازة ورود به همگان برای حضور در برابر شاه .

معنی کلمه بار عام در فرهنگ فارسی

( اسم ) اجاز. ورود بمجلس بزرگی یا جشنی را بهنگام دادن .

معنی کلمه بار عام در دانشنامه عمومی

بارِ عام رسمی است که در آن شاه و درباریان به گروهی از مردم اجازهٔ دیدار با شاه و دربار را می دهند.
برای بار یافتن بایستی از پیش درخواست شود که به این کار بارخواهی گفته می شود و شخصی که درخواستش پذیرفته شده باریاب نامیده می شود. در بسیاری از کتب نگاشته شده در مورد پادشاهان و در بار پادشاهان به دو نوع مجلس بار، بارعام و بار خاص اشاره شده است. بعضی از اعمال و آیین هایی که در دربار انجام می پذیرد مختص به بارعام هستند مانند روز مظالم یا همان داد خواهی که فقط در بارعام انجام می پذیرفت یا نوبتی زدن که به مناسبت های مختلف انجام می شده، در بارعام نیز به کار می رفته است. به عبارتی دیگر این دو مورد را می توان از زیر مجموعه های بارعام دانست. در ایران دوران پیش از اسلام، زن ها حق بارخواهی و باریابی داشتند.
«نماز بردن» گرامیداری و ارج گذاری و خم شدن یا به خاک افتادن به انگیزه ی ارج وآزرم نهادن در برابر شاه یا بزرگان دیگر است.
بوسه فرستادن نمادین با پشت دست که ایرانیان در باره ی فرادستان اجتماعی ( هازمانی ) انجام می دادند نیز بخشی از آیین دربار در زمان هخامنشیان بود. یونانیان آن را پروسکونسیس می نامیدند.
از کنش «نماز بردن» به بزرگان در ادبیات فارسی به کرّات یاد شده است. بوسهٔ ادب و نماز و گرامیداری از نشانه های آزرم یا احترام بسیار به شاه و درباریان است.

جملاتی از کاربرد کلمه بار عام

چو روز سیاست دهی بار عام میفکن نظر بر حریفان خام
تیزی که چون گذشت ز خلوت سرای خاص میدان بار عام ز ریش فلان کند
شاه ما دیروز بار عام داد مر گدایانرا بسی انعام داد
چون آمدم به تفرقه از جمع او، مگر آن بار خاص باشد و این بار عام بود
خیز ای دل، وقت بار عام عرض مطلب است چون برآید پادشاه فیض بر ایوان صبح
زاهدان خشک را در مجمع رندان چه کار؟ خلوت خاص است و اینجا بر نتابد بار عام
در گوشه فقیر ما بار عام نیست بیگانه هر که شد ز جهان آشنای ماست
شیخ و مفتی را ز بزم عاشقان پا کوته است خلوت خاص غم است اینجا و بار عام نیست
روز محشر، که بار عام بود از تو یک امتی تمام بود
بر کف کلید جنت و بر لب سلام حور رضوان ستاده در طلب بار عام ما