ابخازی. [ اَ ] ( ص نسبی ) منسوب به ابخاز. از مردم ابخاز : در ابخازیان اینک گشاده حریم رومیان اینک مهیا.خاقانی.
معنی کلمه ابخازی در فرهنگ عمید
از مردم ابخاز.
معنی کلمه ابخازی در دانشنامه آزاد فارسی
اَبْخازی قوم قفقازی، از اقوام مسلمان جمهوری گرجستان، ساکن جمهوری های خودمختار ابخاز و آجارستان. جمعیت این قوم بالغ بر ۱۰۰ هزار نفر است که بیشتر آنان در ابخاز سکونت دارند. این سرزمین در قرون پیش از میلاد به مهاجرنشین های یونانی تعلق داشت. مدتی در اختیار اشکانیان قرار گرفت و بعدها به تصرف دولت روم درآمد و مسیحی شد. مسلمانان در اوایل قرن ۲ ق، این ناحیه را تصرف کردند. سلاجقه غالباً با مردم ابخاز و حکومت قومی آن در جنگ بودند. جلال الدین خوارزمشاه خود را ملک الملوک ابخاز لقب داده بود. عثمانیان در اواسط قرن ۹ ق/۱۵م ابخاز را تصرف کردند و پس از آن دیانت اسلام جانشین مسیحیت شد. ابخازیان در میانۀ قرن ۱۲ق/۱۸م عثمانیان را از کشور خود اخراج کردند و روس ها در ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م، آن را کاملاً به تصرّف خود درآوردند. درپی انحلال حکومت قومی ابخاز به دست روس ها و شکست شورش های ابخازیان، اکثر آنان به عثمانی مهاجرت کردند. به دلیل مهاجرت گرجی ها به این سرزمین، ابخاز به یک اقلیت در سرزمین خود تبدیل شده اند.
جملاتی از کاربرد کلمه ابخازی
غبن باشد اگر از خون دل ابخازی خاک را تیغ تو چون لعل بدخشان نکند