بابک خرم دین
معنی کلمه بابک خرم دین در دانشنامه آزاد فارسی
بابک خُرّم دین
رهبر فرقۀ خرم دینان و انقلابی نامدار آذربایجان در دورۀ مأمون و معتصم، خلفای عَباسی. ابن ندیم از قول واقِد بن عَمرو تمیمی می نویسد: پدر بابک روغن فروشی از مداین بود که به آذربایجان آمد و در دهکدۀ بِلال آباد مِیمَد اقامت گزید. در یکی از سفرهایش به کوه سبلان به دست دشمنی قدیمی کشته شد. مادر بابک ناگزیر برای دایگی در خانه های مردم کار می کرد؛ در این هنگام در کوهستان بَذّ، در قلب آذربایجان، دو تن بر سر ریاست بر خُرم دینان با هم در ستیز بودند: یکی جاویدان پسر سَهرَک و دیگری به کنیۀ ابوعِمران. جاویدان استاد بابک بود. پس از چندی میان ابوعمران و جاویدان جنگ برخاست. ابوعمران در دم کشته شد؛ اما جاویدان از زخمی که برداشته بود پس از سه روز درگذشت. زن جاویدان موفق شد بابک را رئیس خرم دینان کند. برآمدن بابک را باید اوج رستاخیز سیاسی و مذهبی خرم دینان پرجنب وجوش و دیرپا به شمار آورد. سعید نَفیسی، بابک را اهل تَبریز دانسته است. بابک خود را خون خواه و کین ستان ابومسلم خراسانی معرفی می کرد. شماری بابک را شیعۀ علی بن ابی طالب (ع) و نهضت او را علوی پنداشته اند، در حالی که بابک خود از میان خرم دینان برخاسته و آرمان خود را در چارچوب آرمان خرم دینان تعریف کرده است؛ معمولاً نهضت خرم دینی با بابک خرم دین مترادف شده است. بابک کمابیش بیست سال با خلافت عباسی و حاکمیت بغداد در ستیز بود. گزارش طَبَری دربارۀ بابک، کهن ترین خبری است که از او در دست است. معتصم عباسی پس از رایزنی بر آن شد اَفشین را، که از ماوراءالنهر و یکی از سرداران خراسان بود، مأمور رویارویی با بابک کند؛ آن گاه او را با سپاه و سردارانی روانۀ آذربایجان کرد. افشین نخست در کوهستان های سر راه، دهقانی به نام مُحَمَد بن البَعیث را که با بابک در تفاهم بود مطیع خود کرد و سپس او را به همکاری علیه بابک برانگیخت. پس از نبردی دیگر میان سپاه دو طرف، خود بابک به میدان جنگ آمد. پس از جنگ و گریزهای بسیار، افشین کاری از پیش نمی برد و درمانده می شود؛ تا آن که خلیفۀ عباسی، سرداری ترک به نام بوغا خان را به نبرد بابک می فرستد و بوغا خان موفق می شود قلعۀ بابک را تصرف کند. سندباد یا سنباط اَرمنی، حاکم دست نشاندۀ خلیفۀ عباسی در اَرمنیه، به بابک پیام می فرستد که به او پناهنده شود. بابک به نزد سنباط ارمنی می رود؛ اما سنباط خیانت کرده و او را دست بسته تحویل خلیفۀ عباسی می دهد؛ و سرانجام شب پنج شنبه سوم صفر ۲۲۳ق پس از گذشتن چهار ماه از اسارت، بابک همراه برادرش به سامرِه نزد معتصم برده می شود و به فرمان خلیفۀ عباسی دست و پایش را می برند تا کشته شود.
معنی کلمه بابک خرم دین در دانشنامه اسلامی
درباره اصل و نسب او روایت قابل اعتمادی در دست نیست.
← اقوال در نسب بابک خرم دین
بابک، اندک زمانی پس از وصول به جانشینی جاویدان و ریاست خرّمیان، بر ضدّ خلافت عبّاسی شورید و بر قسمت مهمّی از آذربایجان شمالی و شرقی چیره شد.به گفته ابن ندیم، خرّمیان اهل قتل و جنگ و غصب اموال نبوده اند.مقدسی می نویسد که خرّمیان اصحاب ادیان دیگر را مُصیب می دانستند و از ریختن خون پرهیز داشتند مگر به هنگامی که عَلَم خلاف برافرازند.
علل شورش بابک خرم دین
برای شورش بابک می توان علل سیاسی و روحی و دینی و اقتصادی ذکر کرد.
← علل دینی شورش بابک
...
[ویکی فقه] بابک خرّم دین، پیشوای خرّم دینان در آذربایجان بود که در آغاز قرن سوم بر ضدّ خلافت عبّاسی شورش کرد. "خرم دینان" یا خردیه نام فرقه ای است که بعد از قتل ابومسلم بنای مخالفت را با خلفای عباسی در بلاد غربی و شمال غربی ایران مخصوصاً در آذربایجان گذاشتند.
خرم دینان مانند مزدکیان پیرو ثنویت بودند، یعنی به دو مبدا جهانی که عبارت از "روشنایی" و "تاریکی" است معتقد بودند، این آئین در بین طبقات فرودست رایج و مقبول بود
زرین کوب، عبدالحسین، روزگاران تاریخ ایران، تهران، انتشارات سخن، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص۳۳۹.
روایات مربوط به آئین و نسب دوران کودکی بابک متناقض می باشد، او روستازاده بود و در میان گروهی زندگی می کرد که با اعراب و آداب و رسوم و عقاید آنان دشمن بودند.
یعقوبی، احمد، تاریخ یعقوبی، مترجم: محمد ابراهیم آیتی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب ۱۳۵۷، ج۲، ص۵۴۰.
درباره اصل و نسب او روایت قابل اعتمادی در دست نیست. یک روایت در الفهرست
ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۴۱۶، چاپ رضا تجدد، تهران ۱۳۵۰ ش.
...
جملاتی از کاربرد کلمه بابک خرم دین
ابودلف نبردهای بسیاری با دیلمیان انجام داد. این نبردها در روزگار معتصم نیز ادامه پیدا کرد. او دژهای دیلمیان را میگشود و بر ایشان خراج میبست. وی از فرماندهان سپاه افشین اشروسنی در نبرد با بابک خرم دین بود. نبردی که در آخر به شکست بابک و اعدامش توسط معتصم انجامید. گویند در طول همین نبردها بود که افشین بر شجاعت و فضل ابودلف رشک ورزید و در صدد قتلش برآمد.