بارده
معنی کلمه بارده در لغت نامه دهخدا

بارده

معنی کلمه بارده در لغت نامه دهخدا

بارده. [ رِ دَ ] ( ع ص ) تأنیث بارد. ( منتهی الارب ). مؤنث بارد. || سردو خنک. ( ناظم الاطباء ): اوجاع بارده. امراض بارده.
- حجة ( حجت ) باردة ؛ یعنی ضعیف. ( قطر المحیط ) ( اقرب الموارد ).
- غنیمة البارده ؛ غنیمتی که بی جنگ بدست آید. ( قطر المحیط ) ( اقرب الموارد ).
|| زمینی باشد که آب داده باشند، و در شرح سامی فی الاسامی مسطور است که باردة هی الارض التی ارسل فیها الماء. || از اعلام زنان است. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
بارده. [ ] ( اِخ ) نام ام ولد مادر واثق بن هرون الرشید است : معتصم روز پنجشنبه بمرد... و پسر خود را واثق ولیعهد کرد، نسب و حلیت : ابواسحاق ابراهیم و محمد نیز گویند، بن هرون الرشید، و مادرش ام ولد نام او بارده از مولدات کوفه... ( مجمل التواریخ و القصص ص 358 ).
بارده. [ دَ / دِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گاوکان بخش جبال بارز شهرستان جیرفت که در 84هزارگزی جنوب خاوری مسکون و 25هزارگزی شمال راه مالرو سبزواران - کروک در کوهستان واقع است. هوایش معتدل و دارای 100 تن سکنه می باشد. شغل مردمش زراعت و صنایع دستی اهالی قالی بافی بدون نقشه و راهش مالرو است. مزرعه بندر جزء این ده است. ساکنین از طایفه رئیسی هستند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).
بارده. [ دَ / دِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان لار بخش حومه شهرستان شهرکرد. در 42هزارگزی شمال باختر شهرکرد و 30هزارگزی راه عمومی نافچ به سامان در دامنه کوه واقع است. هوایش معتدل و دارای 2158 تن سکنه میباشد. آبش از چشمه و قنات و محصولش غلات و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی می باشد. در حدود 25 باب دکان و یک زیارتگاه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10 ).

معنی کلمه بارده در فرهنگ عمید

باردهنده، میوه دهنده.
= بارد

معنی کلمه بارده در فرهنگ فارسی

( اسم ) میوه دهنده ثمر دهنده ( درخت ).
دهی از جیرفت

معنی کلمه بارده در دانشنامه عمومی

بارده (بن). بارده، روستایی تاریخی از توابع شهرستان بن در استان چهارمحال و بختیاری است که در ۴۵ کیلومتری شهرکرد قراردارد. اغلب مردم بارده به زبان ترکی قشقایی صحبت می کنند و لهجه آنها با ترکی اهالی مرکز شهرستان که قشقایی نیستند تفاوت دارد. از مهم ترین سوغاتی های بارده می توان به خشکبار و لبنیات اشاره کرد. بارده مرکز دهستان وردنجان است. این روستا بواسطه وجود امامزاده سیدمحمد سالیانه پذیرای مسافران و گردشگران بسیاری از سراسر کشور است.
بارده در دهستان وردنجان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۰، جمعیت آن ۲٬۵۳۴ نفر ( ۶۸۸خانوار ) بوده است.
امامزاده سید محمد از نوادگان ابراهیم فرزند موسی کاظم، امام هفتم شیعیان است که در سال ۵۶۶ هجری قمری بدست مأمورین حکومتی وقت در بارده به قتل رسید و توسط دو تن از یارانش، شیخ طاهر و شیخ قاسم انصاری در مکان قتلش بخاک سپرده شد. این بنا در طول سالهای متمادی بارها مرمت و بازسازی شده است. امامزاده بارده در تاریخ ۷ خرداد ۱۳۸۷ باشماره ۲۲۹۶۱ درفهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. این امامزاده هرسال شاهد حضور بسیاری از گردشگران از درون و خارج استان می باشد و از جاذبه های تاریخی و زیارتی استان بشمار می آید.
بارده دارای ۵ اثر تاریخی ثبت شده در فهرست آثار ملی ایران است. این روستا دارای دو قلعه است که یکی تخریب شده و دیگری قلعه محمدحسن خان بختیاری است که در اختیار اداره میراث فرهنگی است. قلعه محمدحسن خان به سبک ارگ کریمخان زند ساخته شده است. این روستا دارای سه گرمابه بوده که هم اینک تنها یک گرمابه باقی مانده و گرمابهٔ دیگر تعطیل شده و در اختیار وزارت میراث فرهنگی قرار دارد و گرمابهٔ دیگر نیز ویرانه هایش قابل مشاهده است. قلعه بارده با شمارهٔ ثبت ۱۲۴۰۴ حمام و غسالخانه بارده با شمارهٔ ثبت ۱۹۴۷۵ و پل بارده با شمارهٔ ثبت ۱۹۴۸۹.
از جاذبه های مذهبی بارده پس از امامزاده سیدمحمد می توان به مسجد جامع که با شماره ۱۹۵۰۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است اشاره کرد.
پیست اسکی بارده یکی از اصلی ترین پیست های اسکی در استان چهارمحال و بختیاری است که در ۵ کیلومتری روستای بارده واقع شده است. سفید پوش شدن پیست اسکی بارده در روزهای پایانی پاییز تا اواسط زمستان هر سال، علاقمندان ورزشهای زمستانی را به این میدان ورزشی تفریحی می کشاند. ارتفاع دو هزار و پانصد متری از سطح دریا، شیب مناسب، جاده دسترسی و نزدیکی به شهرکرد از مهم ترین ویژگی های پیست اسکی بارده است. میدان اسکی بارده دارای ۴۰۰ متر طول و مجهز به تله اسکی است.
بارده (عنبرآباد). بارده ( عنبرآباد ) ، روستایی از توابع بخش جبال بارز جنوبی شهرستان عنبرآباد در استان کرمان ایران است. در مورد وجه تسمیهٔ بارده دو نظر می توان داد؛ اول اینکه به دلیل خاک حاصلخیز و آب وهوای مناسب محصولات آن پر بار است و این بوم ناحیه بارده نامیده شده است. وجه تسمیهٔ دوم هم احتمال می رود بخاطر سردسیر بودن این محل, قدماء نام عربی بارده با کسرهٔ راء را بر آن گذاشته باشند؛ قریه بارده یعنی روستای سرد.
بارده در دامنه و زیر کوهستان های جبالبارز واقع شده است که این کوهها انتهای رشته کوه زاگرس به شمار می اید و پوشیده از درختان بنه, کسور, کهکم, ارچن و. . . است. آب وهوای این منطقه در تابستان خنک و در زمستان سرد می باشد . از محصولات این روستای خوش اب وهوا مرکبات اعم از پرتقال منحصر به فرد واشنطن است. محصولات انجیر وانگور وهلو وزرد الو ولیمو شیرین نیز دیگر محصولات این ناحیه است. این روستا به وسیلهٔ رودخانه ای که از بالادست ( بندر ) سرچشمه میگیرد تأمین اب می شود و نیز محصولات وباغات ان به وسیلهٔ همین رودخانه ابیاری می شود. اخیرا خشکسالی های پیاپی رودخانه را کم اب کرده است و همین امر سبب شده ساکنان به حفر چاه های غیر مجاز روی اورند. حفر چاهها هرچند راه حلی موقتی است و باغستانها را رونق داده اما خسارات آن بیش از منافعش است به طوریکه چشمه های اب خشکیده شده و درختان جنگلی نابود شده اند و حیات وحش به خطر افتاده است و منبع آب سفره های زیر زمینی کاهش یافته است که این خود نیز عواقب جدی به دنبال دارد.
این روستا در دهستان گرمسار قرار دارد. براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۹۴ نفر ( ۹۰ خانوار ) و بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۵۸۲ نفر ( ۱۶۵ خانوار ) بوده است.
معنی کلمه بارده در فرهنگ عمید

جملاتی از کاربرد کلمه بارده

دیماه خاطرند به الفاظ بارده یخ بندد از برودتشان در جگر بخار
ما را به خویش خوان و بر خویش بارده باشد که بعد ازین برهیم از ضلال خویش
بقعه امامزاده سیدمحمد مربوط به دوره صفویان تا دوره قاجار است و در ورودی روستای بارده از توابع شهرستان بن واقع شده‌است. این اثر در تاریخ ۷ خرداد ۱۳۸۷ باشماره ثبت ۲۲۹۶۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.
به بزم وصل شبی بارده مرازان پیش که نخل حسن تو آرد به بار بار دگر