باد به دست

معنی کلمه باد به دست در فرهنگ معین

(بِ. دَ ) (ص مر. ) ۱ - محروم ، بدبخت . ۲ - آدم بیهوده کار.

معنی کلمه باد به دست در فرهنگ عمید

۱. بیکاره.
۲. تهیدست و مفلس.
۳. محروم، بی حاصل: تکیه بر چار چیز می نکنی / که شوی زاین امید بادبه دست (ابن یمین: مجمع الفرس: بادبه دست ).
۴. بدبخت، بادبه مشت.

معنی کلمه باد به دست در ویکی واژه

محروم، بدبخت.
آدم بیهوده کار.

جملاتی از کاربرد کلمه باد به دست

گر خاک جهان بر سر خود خواهی ریخت با باد به دست از جهان خواهی شد
دم نقد از لب تو باد به دست است مرا کز نفس می زید و نیم نفس می گردد
چون نیست ز هرچه هست جز باد به دست چون هست به هرچه هست نقصان و شکست
سازمان سیا در دههٔ ۱۹۸۰ نزدیک به ۵۰۰ (طبق ادعای برخی منابع ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰) موشک را طی عملیات گردباد به دست مجاهدین افغان در جنگ شوروی در افغانستان رساند. جایی که استفاده از این موشک‌ها با موفقیت کامل روبرو شد. پس از عقب‌نشینی نیروهای شوروی از افغانستان در ۱۹۸۹، ایالات متحده کوشش نمود که در یک برنامهٔ ۵۵ میلیون دلاری حدود ۳۰۰ موشک را بازخریداری کند(هر موشک ۱۸۳٬۳۰۰ دلار آمریکا). دولت آمریکا موفق شد اکثر استینگرها را جمع‌آوری کند، اما بعضی از موشک‌ها به ایران، قطر و کره شمالی راه پیدا کردند.
شوریده دلانیم نه هشیار و نه مست سرگشته و پای بسته و باد به دست
عدْوتْ بر سر خاک است و نیز باد به دست مطیع خاک و هوا و مُسّخر آتش و آب
بدخواه تو خشک‌مغز و گندا چو کماست وز عمر چو باد بیزنش باد به دست
نگارینا دلم بردی خدایم بر تو داور باد به دست هجر بسپردی خدایم بر تو داور باد
دست تو چیره باد به دستان سیستان و اندر زهات نغزتر از گفت سندباد
چهر ریاحین رود در عرق از آفتاب مِروَحه زانرو دهد باد به دست چنار
چه گویمت که چه‌ها می‌کشم ز دست فراق که کس مباد به دست عدوی خویش زبون