باانضباط

معنی کلمه باانضباط در فرهنگ معین

(اِ ض ِ ) [ فا - ع . ] (ص مر. ) ۱ - منضبط ، مرتب . ۲ - کسی که کاملاً مقررات نظام را مراعات کند. مق بی انضباط .

معنی کلمه باانضباط در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه انضباط دارد با نظم منضبط مرتب : شخص با انضباطی است مقابل بی انضباط . ۲ - کسی که کاملا مقررات نظام را مراعات کند مقابل بی انضباط .

معنی کلمه باانضباط در فرهنگستان زبان و ادب

[علوم نظامی] ← منضبط

معنی کلمه باانضباط در ویکی واژه

منضبط، مرتب.
کسی که کاملاً مقررات نظام را مراعات کند. مق بی انضباط.
آنکه انضباط دارد

جملاتی از کاربرد کلمه باانضباط

رئیس کل پلیس تایلند، سومیوت پومپانموانگ در ۱۱ نوامبر ۲۰۱۴ اعلام کرد که این کتاب در تایلند ممنوع اعلام شده‌است. کسانی که این ممنوعیت را نقض می‌کردند، در معرض الی سه سال حبس یا الی ۶۰٬۰۰۰ بات جریمه قرار می‌گرفتند. سومپویت طی بیانیه‌ای گفت که «محتویات این کتاب، پادشاهی تایلند را تحقیر، بدنام و تهدید می‌کند. این کتاب برای امنیت ملی و جامعه آرام و باانضباط یک خطر است».