ابزارمند

معنی کلمه ابزارمند در فرهنگ معین

( ~. مَ ) (ص مر. اِمر. ) پیشه ور، استادکار.

معنی کلمه ابزارمند در فرهنگ عمید

۱. کسی که به وسیلۀ ابزار کاری انجام می دهد.
۲. کارگری که با ابزار کار می کند.

معنی کلمه ابزارمند در فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) صاحب افزار آنکه با ابزار کار کند پیشه ور استاد کار .

معنی کلمه ابزارمند در ویکی واژه

پیشه ور، استادکار.

جملاتی از کاربرد کلمه ابزارمند

پیشگامی عثمانی‌ها در استفاده روزمره از جنگ‌افزارهای باروتی، فرای هم‌آوردان اروپایی بود. ینی‌چری‌ها در ابتدا، گارد شخصی پیاده‌ای با تیر و کمان بودند؛ ولی در دوران سلطان محمد فاتح، با سلاح گرم تجهیز شدند و گمان می‌رود که نخستین نیروی پیاده‌نظام دائم ابزارمند با سلاح‌گرم در تاریخ بوده باشند. پیوند توپخانه و ینی‌چری‌های مسلح به سلاح‌گرم نقشی برگزیده در پیروزی سال ۱۴۴۴ میلادی بر نیرویی از جنگجویان صلیبی در نبرد وارنا، پیروزی سال ۱۴۷۳ بر آق‌قویونلوها در باشکنتِ اوتلوق‌بئلی و چیرگی بر پادشاهی مجارستان در نبرد سال ۱۵۲۶ موهاچ داشت. اما این جنگ چالدران بود که صفوی‌ها و گورکانیان را قانع کرد که جنگ‌افزارهای باروتی تا چه اندازه مؤثراند.