ابرسان

ابرسان

معنی کلمه ابرسان در فرهنگستان زبان و ادب

آب رسان
{water cart} [حمل ونقل هوایی] خودروی برای تأمین آب آشامیدنی مسافران یا آب عاری از مواد معدنی برای سامانه های هواگَرد در محدودۀ پیشگاه

معنی کلمه ابرسان در دانشنامه عمومی

آبرسان. آبرسان یکی از مناطق محوری شهر تبریز است. چهارراه آزادی ( آبرسان ) که در تقاطع بزرگراه آزادی ( از سمت جنوب ) ، بلوار هفت تیر ( از سمت شمال ) و خیابان امام خمینی ( از سمت شرق و غرب ) قرار دارد، به عنوان مرکز منطقه آبرسان شناخته می شود.
در زمان های قبل به این دلیل که امتداد این خیابان به ربع رشیدی منتهی می شد این چهارراه را به خواجه رشید فضل الله همدانی نامیدند ولی بعدها این نام منسوخ شد و تا به امروز نام آبرسان معروف است.
چهارراه امروزی آبرسان تقریباً انتهای محله خیابان است که در غرب آن کوی کلانتر کوچه قرار داشت و در جنوب آن کارخانه بزرگ یوسف آقا قزوینی و کارخانه بافندگی ظفر بود که درختان کهنسال این کارخانه در حال حاضر نیز در نزدیکی چهارراه آبرسان وجود دارند. درسالهای ۱۳۲۸ و ۱۳۲۹ که در تبریز برای اولین بار لوله کشی آب انجام شد، آب اصلی شهر توسط یک لوله بزرگ از روستای فتح آباد به شهر جریان یافت و به طور مستقیم از خیابان امام خمینی تا قونقاباشی و راه آهن ادامه داشت. خط فرعی لوله کشی از خیابان خاقانی به طرف دامنه عون بن علی می رفت که در آن مکان منبع آبی ساخته بودند که امروزه هم به نام «منبع اوستی» مشهور است. چون به علت ازدیاد جمعیت ساکن حاشیه شهر آب این لوله کفایت نمی کرد، تصمیم گرفتند از همین چهارراه امروزی آبرسان به شمال شهر لوله کشی و آب خط لوله آب واقع در خیابان خاقانی را تقویت کنند. از همان زمان نام این چهارراه و خیابان در میان مردم به آبرسان مشهور شد.
چهارراه آبرسان یکی از مراکز اصلی و مرکزی شهر تبریز می باشد. از مهم ترین مراکز چهارراه آبرسان می توان به:
• مراکز خرید برج بلور، اسکان، اسکان ۲، برج سفید، اس ام پی، گلدیس، مرجان، صدف، ونک، نگین، مسعود
• کلینیک هلال احمر
• ساختمان مرکزی بانک سپه
• ساختمان اداری بانک صادرات ایران
• هتل بین المللی تبریز
• هتل گسترش تبریز
• سازمان نوسازی مدارس استان آذربایجان شرقی
• سازمان حفاظت محیط زیست استان آذربایجان شرقی
• سازمان اوقاف و امور خیریه استان آذربایجان شرقی

جملاتی از کاربرد کلمه ابرسان

روزی که در ابرسان یمینت برق گهر یمان ببینم
فانی عجب مدان اگر آن گل شکفته است از اشک ابرسان تو بشکفت اگر شکفت
هلال ابرسان ان در دمیدن ز دیده شد نها ن در عین دیدن
سومنات ظلم را محمودوار برق زد تا ابرسان آمد به رزم