زیر پیراهن

معنی کلمه زیر پیراهن در لغت نامه دهخدا

زیرپیراهن. [ هََ ] ( اِ مرکب ) زیرپیرهن. جامه نازکی که در زیر پیراهن و روی بدن پوشند. عرقگیر. ( فرهنگ فارسی معین ). پیراهنی که زیر پیراهن پوشند. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به ماده بعد شود.

معنی کلمه زیر پیراهن در فرهنگ عمید

جامه ای کوتاه و نازک که در زیر پیراهن برتن کنند، عرق گیر.

معنی کلمه زیر پیراهن در فرهنگ فارسی

( اسم ) جامه نازکی که در زیر پیراهن و روی بدن پوشند عرقگیر .

معنی کلمه زیر پیراهن در ویکی واژه

canottiera

جملاتی از کاربرد کلمه زیر پیراهن

از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال والنسین، سروت ۱۸۹۰، و متز، باشگاه فوتبال ساوت‌همپتون، زوریخ، باشگاه فوتبال ونکوور وایتکپس، باشگاه فوتبال تورنتو، اف‌سی دالاس، سروت ۱۸۹۰، و تیم ملی فوتبال زیر ۲۱ سال فرانسه اشاره کرد. از مهم‌ترین اتفاقات این بازیکن می‌توان اخراج عجیب او در سال ۲۰۱۱ با لباس ونکوور اشاره کرد که پس از زدن ضربه پنالتی علی‌رغم داشتن پیراهنی به عنوان زاپاس در زیر پیراهن خود، با کارت زرد دوم داور مواجه شد.
زره بود در زیر پیراهنش کله ترگ بود و قبا جوشنش
در اقبال و در فضل و در هر فنی جهانیست در زیر پیراهنی
رخت در مجمع خوبان مهی بر گرد او انجم تنت در زیر پیراهن گل اندر پرنیان باشد
ربط من چون لاله با داغ جنون امروز نیست بود دایم اخگری در زیر پیراهن مرا
هست از بن هر موی، مرا بر تن خویش دشمن‌کده‌ای به زیر پیراهن خویش
نیستم در انجمن غافل ز استعداد جنگ هست چون فانوس، جوشن زیر پیراهن مرا
اگر من همچو مویی تن نمایم چو موی از زیر پیراهن نمایم
طاوس بهشت است به صورت لیکن ابلیس نهفته زیر پیراهن اوست
چنان از عشق می سوزد تنم در زیر پیراهن که از بیرون پیراهن نماید استخوان من
بدین سان کز تب هجران تنم در زیر پیراهن همی‌سوزد، عجب دانم که پیراهن نمی‌سوزد