دین
معنی کلمه دین در لغت نامه دهخدا

دین

معنی کلمه دین در لغت نامه دهخدا

دین. ( اِ ) نام فرشته ای است که بمحافظت قلم مأمور است. ( برهان ) ( جهانگیری ). از ایزدان آئین زردشتی است و نگهبانی روز بیست و چهارم ماه به ایزد دین سپرده شده است. || روز بیست و چهارم بود از ماههای شمسی نیک است در این روز فرزند به مکتب فرستادن و نکاح کردن. ( از برهان ) ( از غیاث ). ابوریحان بیرونی در فهرست نامهای روزهای ایرانی نام این روز را «دین » و در سغدی هم «دین » و در خوارزمی نیز «دین » یاد کرده است.
- دین روز ؛ روز بیست و چهارم از ماههای شمسی. ( آنندراج ) :
دین روز ای روی تو آکفت دین
می خور و شادی کن و خرم نشین.مسعودسعد. || مزیدمؤخر امکنه ، ماردین. افریدین. قودین. مشکادین. خرادین و بهداذین. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || داد. راستی. ( یادداشت مؤلف ). شوکت فر. شکوه :
بمان تا بیاید مه فرودین
که بفزاید اندر جهان هور دین.فردوسی.
دین. ( اِ )کیش. ( منتهی الارب ). ملة. ( اقرب الموارد ) ( تاج العروس ). صبغة. ( ترجمان القرآن ). طریقت. شریعت. مقابل کفر. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). در سانسکریت و گاتها و دیگر بخشهای اوستا مکرر کلمه «دئنا» آمده دین در گاتهابمعانی مختلف کیش ، خصایص روحی ، تشخص معنوی و وجدان بکار رفته است و بمعنی اخیر دین یکی از قوای پنجگانه باطن انسان است. اما در عربی از ریشه دیگر و مأخوذ از زبانهای سامی است و تازیان این کلمه را معالواسطه از زبان اکدی گرفته اند و در زبان اخیر کلمات دنو و دینو بمعنی قانون و حق و داوری است و دانو بمعنی حکم کردن و دیه نو بمعنی قاضی است. دین و دیان از آرامی وارد زبان عربی شده. ( حاشیه برهان چ معین بنقل از یشتها ج 2 صص 159-166، روز شماری صص 55-57 و دائرة المعارف اسلام ). علماء فقه اللغه اسلامی برای دین معانی مختلفی ذکر کرده اند که اساس کلیه آنها در سه معنی خلاصه میشود. الف : از اصل آرامی عبری بمعنای حساب که به استعاره از آن اخذ شده ب : عربی خالص و معنای آن عادت یا «استعمال » است که هر دو از یک اصلند. ج : کلمه ای است فارسی بمعنای دیانت و کلمه دین بمعنای دیانت در زبان عرب دوره جاهلی مستعمل بوده و «عادت » یا استعمال از این ریشه است. ( از دایرة المعارف اسلامی ). مجموعه عقاید موروث مقبول درباب روابط انسان بامبداء وجود وی و التزام بر سلوک و رفتار بر مقتضای آن عقاید. دین قطع نظر از چگونگی منشاء آن امری است که جنبه اجتماعی آن مسلم است و اگرچه فرضیه کسانی که دین را منشاء جمیع تحولات تاریخ و مبداء تمام حوادث عالم میشمرده اند، امروز لااقل کاملاً، مقبول و مسلم نیست لیکن تأثیر و نفوذ عوامل دین در حوادث تاریخ محقق است. تحقیق درباره دین و ماهیت و احوال آن موضوع علم ادیان و ملل و نحل است که امروز شعب و فنون مهم دارد از آنجمله است علم الادیان تطبیقی اما این موضوع از جهت روانشناسی ، جامعه شناسی ، مردم شناسی ، باستانشناسی و اخلاق نیز مورد بحث اهل نظر هست و از جهت تاریخ ، ادیان را به ادیان موجود و ادیان گذشته و همچنین ادیان الهی و ادیان غیرالهی میتوان تقسیم کرد. مقصود از ادیان الهی ، دینهایی هستند که بنای آنها بر اعتقاد به یگانگی خداست و آن را ادیان آسمانی نیز گویند. احکام این ادیان بوسیله پیمبران از جانب خدا به خلق ابلاغ میشود اساس این ادیان تسلیم است و دین اسلام از جمله ادیان الهی یا آسمانی و به امر حق است. مسلمانان دین را عبارت از مجموعه قواعد و اصولی میدانندکه انسان را به پروردگار نزدیک میکند. در تداول و استعمال عامه در بعضی موارد ملت و مذهب در ردیف دین بکار میرود. اما در حقیقت در میان آنها تفاوتی است. در قرآن از ملت ابراهیم به حنیف تعبیر رفته است که دین حنیف و دین فطرت خوانده شده است و گاهی دین در مجموعه دین و مذهب بکار رفته است. برای اطلاع بیشتر از اقوال لغت نویسان و مفسران رجوع به تفسیر کشاف زمخشری و بیضاوی و تبیان طوسی و نیز رجوع به ذیل اسلام ، مسیحیت ، یهود و رجوع به دائرة المعارف ادیان و اخلاق و تاریخ مختصر ادیان بزرگ فلیسین شاله شود :

معنی کلمه دین در فرهنگ معین

(دَ یا دِ ) [ ع . ] (اِ. ) قرض ، وام . ج . دیون .
[ په . ] (اِ. ) ۱ - آیین ، کیش . ۲ - راه ، روش . ۳ - نام روز بیست وچهارم از هر ماه شمسی و نیز نام یکی از ایزدان زردشتی که نگهبان همین روز می باشد.

معنی کلمه دین در فرهنگ عمید

واحد اندازه گیری انرژی در سلسلۀ c.g.s برابر با نیرویی که به جسمی که جرمش یک گرم باشد شتابی برابر یک سانتی متر می دهد.
۱. وام، قرض.
۲. وام مدت دار.
۱. کیش، آیین.
۲. [قدیمی] روز بیست وچهارم از هر ماه خورشیدی.
۳. [قدیمی] در ایران باستان، فرشتۀ موکل بر قلم و روز دین. &delta، کلمۀ «دین» در فارسی و عربی مشترک است.

معنی کلمه دین در فرهنگ فارسی

یکی از ایزدان در آیین زردشتی موکل بروز بیست و چهارم هر ماه شمسی ( دین روز ) .
( اسم ) ۱ - نام ایزدیست . ۲ - روز بیست و چهارم هر ماه شمسی . ۳ - آیین کیش جمع ادیان . ۴ - راه روش . یا دین اسلام اسلام . یا دین محمدی اسلام .
واحد نیرو در سلسله سگث که بموجب تعریف نیروئی است که چون به جرم یک گرمی وارد شود .

معنی کلمه دین در دانشنامه عمومی

دین معمولاً به عنوان یک نظام اجتماعی - فرهنگی از رفتارها و اعمال تعیین شده، اخلاقیات، باورها، جهان بینی ها، متون، مکان های مقدس، پیشگویی ها یا سازمان ها تعریف می شود که عموماً بشریت را به عناصر ماوراء طبیعی، ماورایی و معنوی مرتبط می کند. با این حال، هیچ اجماع علمی در مورد اینکه چه چیزی دقیقاً یک دین را تشکیل می دهد، وجود ندارد.
ادیان مختلف ممکن است حاوی عناصر مختلفی باشند یا نباشند، از چیزهای الهی، مقدسات، ایمان، یک موجود فراطبیعی یا موجودات ماوراء طبیعی، یا «نوعی غایت و تعالی که هنجارهایی را فراهم می کند. و قدرت تا آخر عمر». اعمال مذهبی ممکن است شامل مناسک، موعظه، دعاکردن، قربانی، فستیوال، اعیاد، خلسه، تشییع جنازه، مراسم ازدواج، مدیتیشن، دعا، موسیقی، هنر، رقص، خدمات عمومی، یا سایر جنبه های فرهنگ بشری ادیان دارای تاریخ ها و روایات مقدسی هستند که ممکن است در متون مقدس و نمادها و مکان های مقدس حفظ شود که بیشتر هدف آنها معنا بخشیدن به زندگی است. مذاهب ممکن است حاوی داستان های نمادین باشند، که گاهی توسط پیروان گفته می شود که درست است، که ممکن است سعی در توضیح منشأ حیات، جهان و سایر پدیده ها داشته باشد. از قدیم ایمان را علاوه بر عقل، منبع اعتقادات دینی دانسته اند.
تخمین زده می شود که ۱۰۰۰۰ دین متمایز در سراسر جهان وجود دارد. حدود ۸۴ درصد از جمعیت جهان به مسیحیت، اسلام، یهودیت، بودیسم یا هندوئیسم، و… نوعی از دین عامیانه وابسته هستند. جمعیتی که از نظر مذهبی وابستگی ندارند شامل کسانی می شود که با هیچ دین خاصی، ملحدان و ادم دینی همسانی ندارند. در حالی که غیرمذهبی ها در سطح جهانی رشد کرده اند، بسیاری از غیر مذهبی ها هنوز عقاید مذهبی مختلفی دارند.
مطالعه دین شامل طیف گسترده ای از رشته های دانشگاهی، از جمله الهیات، فلسفه دین، دین تطبیقی، و مطالعات علمی اجتماعی است. نظریه های دین، تبیین های گوناگونی برای منشأ و عملکرد دین ارائه می کنند، از جمله مبانی هستی شناختی هستی و اعتقاد دینی.
واژهٔ دین در زبان های ایرانی ریشه دارد. در سانسکریت و گاتها و دیگر بخش های اوستا مکرر واژهٔ «دئنا» آمده دین در گاتها به معانی مختلف کیش، خصایص روحی، تشخص معنوی و همچنین به معنای وجدان بکار رفته است و به معنی اخیر دین یکی از قوای پنجگانهٔ باطن انسان است واژه دین از واژه اوستایی دَئِنا ریشه می گیرد. خود واژه دئنا به ریشه کارواژه «دا» به معنی اندیشیدن و شناختن می رسد. در اوستا واژهٔ دئنا به معنی دین و نیز نیروی ایزدی بازشناسی نیک از بد گزارش شده است.
دین (خواننده). دین ( به انگلیسی: Deen ) ( زاده ۱۲ آوریل ۱۹۸۲ ) خواننده بوسنیایی است.
او در مسابقه آواز یوروویژن ۲۰۰۴ نماینده بوسنی و هرزگوین بود . او همچنین در مسابقه آواز یوروویژن ۲۰۱۶ به همراه دالا ، آنا رکنر و جالا نماینده بوسنی و هرزگوین بود .
معنی کلمه دین در فرهنگ معین
معنی کلمه دین در فرهنگ عمید
معنی کلمه دین در فرهنگ فارسی
معنی کلمه دین در دانشنامه عمومی
معنی کلمه دین در دانشنامه آزاد فارسی

معنی کلمه دین در دانشنامه آزاد فارسی

دین (religion)
دین در زبان عربی به معنای «جزا» و شریعت به معنای «راه» و در زبان های لاتین religion از مصدر لاتینی religare به معنی «پیونددادن»؛ پیوند انسان با خدا. در حالت کلّی، دین به نظام عقیدتی یا فلسفه ای که اغلب متضمن پرستش خدا یا خدایان است اطلاق می شود. در معنای عام و گستردۀ آن، باور به نیروی فوق طبیعی شرط لازم آن نیست چنان که مثلاً در ادیان بودا و کنفوسیوس وجود ندارد اما برخی، این قبیل نظامات فکری و اخلاقی را نه به عنوان دین بلکه مکتب هایی می دانند که شباهت هایی با دین دارند. ولی در هر حال ایمان با پاداش همراه است، پاداشی که گاه از آن به رهایی از حیات انسانی (دین بودا) یا بهره مندی از حیات اخروی (مسیحیت، اسلام) یا فواید دنیوی (همچون در بودایی گری سوکا گاکّایی) تعبیر می شود. ادیان را ـ که در طول تاریخ اشکال گوناگونی به خود گرفته اند ـ می توان در یک تقسیم بندی کلی در چند دسته جای داد: ادیان باستانی و پان تئیستی (یا: همه خداپنداری) مانند دین های بابلی، آشوری، مصری، یونانی و رومی؛ ادیان جاندارانگارانه یا چند گانه پرستانه، از قبیل ادیان کهن افریقای مرکزی، امریکای لاتین و جزایر کارائیب؛ و دین های دیرین سال سرخ پوستان امریکا، مائوری ها، بومیان استرالیا، و اقوام جاوه ای؛ ادیان شرقی، مثل ادیان هندو، بودایی، جِین، زردشتی، کنفوسیوسی، دائو/تائو، و شینتو؛ دین های صاحب کتاب یا ادیان ابراهیمی مانند یهودیت، مسیحیت (که سه مذهب بزرگش کاتولیک و ارتُدوکس و پروتستان است) و اسلام (که دو مذهب عمده اش تسنن و تشیع است)؛ و دین های تلفیقی و اشتقاقی، مانند مورمون ها در امریکا.
دین و رفتار. یکی از وجوه مشترک دین ها اعتقاد به نظارت خدا (یا خدایان) بر رفتار افراد و قضاوت او در مورد آن است، اگر چه معیارهای اخلاقی منتسب به خدا در ادیان مختلف بسیار متفاوت اند. پس باید از خدا فرمان برد؛ یا دست کم خشم او را نباید برانگیخت، وگر نه انسان کیفر خواهد دید. کمک خدا را معمولاً از راه هایی می توان به دست آورد. در غالب دین ها اعتقاد به پاداش و کیفر پس از مرگ نیز وجود دارد. علاوه بر این مفاهیم عمومی، انبوهی از مناسک و اعمال هم مانند توبه، دعا، اعیاد، و قربانی با ادیان همراه است. دین ها معمولاً تعلیماتی هم دربارۀ اخلاق و آخرت دارند. مطالعات دینی و دین پژوهی تطبیقی به مطالعۀ بی طرفانۀ ادیان می پردازد. از میان انواع مطالعات دینی می توان از روان شناسی دین، فلسفه دین و جامعه شناسی دین نام برد. در روان شناسی دین که حالات روانیِ متأثر از دین ـ مانند خلسه، تسخیر شدگی شیطانی، توکل درمانی ـ و علل احتمالی آن ها بررسی می شود؛ «فلسفۀ دین» با مطالعه و بررسی مسائل کلی مربوط به دین، هم پوشی زیادی با الهیات پیدا می کند. تا دورۀ روشنگری در غرب، جهان شمولی دین مسلّم تلقی می شد، اگر چه می دانستند اقسام متفاوتی دارد. در برخی از کشورهای غربی مانند امریکا اعتقاد دینی هنوز قوی است، ولی جوامع غربیِ دیگر، اغلب غیرمذهبی اند.
علل اعتقاد دینی. برخی روان شناسان و جامعه شناسان را عقیده بر این است که ریشۀ دین احتمالاً در فکر فرورفتن انسان دربارۀ ناشناخته ها، نیازش به یافتن توضیحی برای پدیده های دشوار فهم، مبهوت شدنش دربرابر نیروهای طبیعت، نیاز روانی اش به تکیه گاه خارجی، و حرمت قائل شدنش برای نیاکان خویش یا توتم های قبیله اش بوده باشد. یونگ و آدلر دو تن از روان کاوانی که بعد از فروید کارهای او را دنبال کردند، طی پژوهش های خود نشان دادند که گرایش به دین ریشه در ضمیر ناخودآگاه و سرشت مشترک آدمی دارد. آنان علاوه بر سه بعد مستقل روحی ـ حقیقت جویی، زیبادوستی، نیکی که به ترتیب خاستگاه علم، هنر و اخلاق اند ـ از حس مستقل دیگری که از آن به عنوان «حس قدسی» یا «حس پرستش» یا «حس دینی» نام برده شده است، در ضمیر آدمی خبر دادند که خاستگاه تمایلات دینی در انسان است. آنان اظهار داشته اند که در زیر مرتبۀ روان ناخودآگاه فردی ـ که مولد تمایلات مطرود است ـ در هر فردی از افراد بشر یک روان ناخودآگاه جمعی وجود دارد که از عناصر جبلّی مشترک بین تمام افراد بشر ترکیب شده است. مبدأ حس دینی در این روان ناخودآگاه جمعی قرار دارد. بعدها روان پژوهان دیگر نیز این موضوع را پی گیری و آن را بسط و گسترش داده اند. قرآن کریم نیز خاستگاه دین حنیف را سرشت آدمی ـ که آفرینش او بر آن اساس صورت گرفته ـ می داند (۳۰، روم) و طبیعی است آن جا که امری برخاسته از انگیزۀ اصیل فطری است، جست وجوی علت دیگر ـ از قبیل ترس و جهل و امثال آن ـ برای آن منطقاً منتفی است. بسیاری از دین پژوهان استمرار دین خواهی آدمی در طول تاریخ را، هرچند در شکل های گوناگون و به رغم همۀ فراز و فرودها، دلیل دیگری برای فطری بودن دین دانسته اند و توضیح داده اند که هر آنچه فطری و جبلّی است، همواره با آدمی است هرچند به طور موقت، بنابه شرایطی، ظاهراً از آن فاصله بگیرد ولی در نهایت، راهی برای گریز همیشگی از آن ندارد. نکته دیگر این که قرآن حقیقت دین الهی را یکی بیش نمی داند و همه دین های آسمانی را اسلام ـ در معنای کلی آن ـ می خواند (۱۹، آل عمران) و پیامبران پیشین را مسلمان می داند. بر این اساس است که کلمه دین در قرآن به صورت مفرد آمده و حالت جمع آن (ادیان) به کار نرفته است. از منظر قرآن، دین «راهی برای زندگی» است که مصالح دنیوی و اخروی انسان را دربرمی گیرد و با پشتیبانی از عقل و فطرت آدمی ـ که از آن به عنوان پیامبر درونی یاد می کند ـ راه بهتر زیستن را به وی می نمایاند.
دین (فقه). دِیْن (فقه)
اصطلاحی فقهی، مالی است که به یکی از اسباب، برای کسی در ذمۀ دیگری ثابت می شود. مثلاً کسی مالی را به نسیه می خرد و قیمت آن در ذمۀ خریدار قرار می گیرد. یا کسی مالی را به دیگری قرض می دهد، به ازای آن، در ذمۀ قرض گیرنده، برای قرض دهنده، مالی ثابت می شود. به کسی که ذمه اش مشغول است مدیون یا مدین و به طرف دیگر دائن یا عزیم گویند. قرض، اخص از دین است و یکی از اسباب استقرار دین در ذمه به شمار می رود. زیر بار دین رفتن، بدون احتیاج، مکروه است. دین اگر حال بود یا وعده داری بود که موعد آن فرا رسیده است، واجب است که پرداخت شود. در این صورت مدیون باید مایملک خود را برای ادای دین بپردازد یا بفروشد. خانه، لوازم خانه، لباس، مرکب و قوت روزانه از مستثنیات فروش مایملک برای ادای دین است. به نظر بسیاری فقیهان، بیع دین به دین صحیح نیست؛ یعنی دو دائن مال هایی را که در ذمۀ دیگران دارند، به همدیگر بفروشند. با مرگ مدیون، دین به خلاف مرگ دائن حالّ می شود.
دین (مقیاس). دین (مقیاس)(dyne)
یکای سی جی اِس نیرو، با نماد dyn. ۱۰۵ دین برابر یک نیوتون نیرو است. بنابه تعریف، دین نیرویی است که هرگاه به جرم یک گرم وارد شود، آن را یک سانتی متر بر ثانیه در ثانیه شتاب می دهد.

معنی کلمه دین در دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] تردید نیست در این که هر یک از افراد انسان در زندگی طبعاً به هم نوعان خود گراییده در محیط اجتماع و زندگی دسته جمعی اعمالی انجام می دهد و کارهایی که انجام می دهد از همدیگر بیگانه و بی رابطه نیستند و اعمال گوناگون وی مانند خوردن و نوشیدن و خواب و بیداری و گفتن و شنیدن و نشستن و راه رفتن و اختلاط ها و معاشرت ها در عین حال که صورتاً از همدیگر جدا و متمیز می باشند با همدیگر ارتباط کامل دارند، هر کاری را در هر جا و به دنبال هر کار دیگر نمی شود کرد بلکه حسابی در کار است.
پس اعمالی که انسان در مسیر زندگی انجام می دهد تحت نظامی است که از آن تخطی نمی کند و در حقیقت از یک نقطه مشخصی سرچشمه می گیرد و آن این است که انسان می خواهد یک زندگی سعادتمندانه داشته باشد که در آن تا می تواند کامروا بوده به خواسته و آرزوهای خود برسد و به عبارت دیگر: تا می تواند نیازمندی های خود را از جهت بقای وجود، به طور کامل تری رفع نماید.
و از اینجاست که انسان پیوسته اعمال خود را به مقررات و قوانینی که به دلخواه خود وضع کرده یا از دیگران پذیرفته، تطبیق می کند و روش معینی در زندگی خود اتخاذ می نماید. برای تهیه وسائل زندگی کار می کند؛ زیرا تهیه وسائل زندگی را یکی از مقررات می داند، برای التذاذ ذائقه و رفع گرسنگی و تشنگی، غذا می خورد و آب می آشامد؛ زیرا خوردن و آشامیدن را برای بقای سعادتمندانه خود ضروری می شمرد و به همین قرار...
قوانین و مقررات نامبرده که در زندگی انسان حکومت می کند به یک اعتقاد اساسی استوارند و انسان در زندگی خود به آن تکیه داده است و آن تصوری است که انسان از جهان هستی که خود نیز جزئی از آن است، دارد و قضاوتی است که در حقیقت آن می کند. مجموع این اعتقاد و اساس (اعتقاد در حقیقت انسان و جهان) و مقررات متناسب با آن که در مسیر زندگی مورد عمل قرار می گیرد، «دین» نامیده می شود.
این یک تعریف عام از دین است و بنابر آن، هرگز انسان (اگر چه به خدا نیز معتقد نباشد) از دین (برنامه زندگی که بر اصل اعتقادی استوار است) مستغنی نیست.
قرآن مجید نیز نظر نامبرده را تأیید نموده، می فرماید: «ولکل وجهة هو مولیها فاستبقوا الخیرات؛ برای هر کدامتان وجهه و هدفی است که آن را پیش می گیرد. پس در کارهای نیک به همدیگر پیشی و سبقت بگیرید - تا به هدفی عالی برسید -». (سوره بقره/ آیه 148)
اساساً در عرف قرآن، دین به راه و رسم زندگی اطلاق می شود و مؤمن و کافر حتی کسانی که اصلا صانع را منکرند بدون دین نیستند زیرا زندگی انسان بدون داشتن راه و رسمی خواه از ناحیه نبوت و وحی باشد یا از راه وضع و قرارداد بشری اصلا صورت نمی گیرد، خدای متعال در وصف ستمگران که با دین خدائی دشمنی دارند، از هر طبقه و صنف بوده باشند می فرماید: «الذین یصدون عن سبیل الله و یبغونها عوجا؛ کسانی که مردم را - از راه خدا برمی گردانند و راه خدا را - راه و رسم زندگی فطری - را در حالی که کج کرده اند، قصد می کنند و پیش می گیرند». (سوره اعراف/ آیه 45)
[ویکی الکتاب] معنی دِینَ: پاداش - به معنای مطلق جزا است ، چه وعده باشد و چه وعید -مجموع یا قسمتی ازاحکامی که خداوند بر انبیای خودش نازل کرده (در جمله "أَلَا لِلَّهِ ﭐلدِّینُ ﭐلْخَالِصُ " منظور عبادت است)
معنی دَیْنِ: دِین - وام
معنی دِینُکُمْ: دین شما
معنی مِّلَّةَ: دین - کیش - آیین - طریقهای که انتخاب و اتخاذ شده باشد
معنی أَجَلٍ: موعد - مدت مقرر (کلمه أجل به معنای غایت و نهایتی است که زمان دین و یا هر چیز دیگری بدان منتهی میگردد ، گاهی هم اطلاق میشود به مجموع زمان دین ، نه آخر آن ، ولی استعمالش غالبا در همان معنای اول است )
معنی مُّؤَجَّلاًَ: مدت دار- موعد دار (اسم مفعول از کلمه أجل به معنای غایت و نهایتی است که زمان دین و یا هر چیز دیگری بدان منتهی میگردد ، گاهی هم اطلاق میشود به مجموع زمان دین ، نه آخر آن ، ولی استعمالش غالبا در همان معنای اول است )
معنی أُمَّتُکُمْ: امّت شما - دین شما (اصل در این کلمه قصد کردن است لذا به گروهی از مردم اطلاق می شود که قصد و هدف مشترکی داشته باشند یا طریقه و دینی که مقصود باشد )
معنی لَا یَزَالُونَ: زوال نمی پذیرند-پیوسته (عبارت " لَا یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ " یعنی همواره (در امر دین ) در اختلافند )
معنی یُکَذِّبُکَ: تو را به تکذیب وا می دارد (عبارت "فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِـﭑلدِّینِ " یعنی :[ای انسان!] پس چه چیزی تو را بعد [از این همه دلایل] به تکذیب دین و [روز قیامت]، وامیدارد؟)
معنی أُمَّةً: گروهی از مردم(که بواسطه دین واحد یا مکان و زمان واحد گرد هم باشند و قصد و هدف مشترکی داشته باشند) - دین (در عبارت "بل قالوا انا وجدنا اباءنا علی امة و انا علی آثارهم مهتدون "کلمه امت به معنای طریقهای است که مقصود آدمی باشد چون ماده أم ، یؤم به معنای...
معنی أَهْلِ: اهل-خانواده (خواص آدمی از زن و فرزند و عیال است .کلمه اهل به معنای آن کسی است که : یک خانه ، او و مثل او را در خود جمع میکند و یا خویشاوندی و یا دین آنان را جمع مینماید ، پس اهل خانه و اهل دین و اهل بیت ، به معنای کسانی است که یک خانه و یک دین و یک د...
معنی مَا یُکَذِّبُکَ: چه تو را واداشته که (جزای روز قیامت را) تکذیب کنی (عبارت "فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِـﭑلدِّینِ " یعنی :[ای انسان!] پس چه چیزی تو را بعد [از این همه دلایل] به تکذیب دین و [روز قیامت]، وامیدارد؟)
معنی یُظْهِرَهُ: تا آن را غلبه دهد - تا آن را پیروز کند(کلمه اظهار وقتی در مورد چیزی علیه چیز دیگر استعمال میشود ، معنای غلبه را میدهد ، وقتی میگوییم دین اسلام را بر سایر ادیان اظهار داد ، معنایش این است که آن را بر سایر ادیان غلبه داد)
معنی مُّقْتَصِدٌ: میانه رو- معتدل (اقتصاد به معنای گرفتن قصد ، و قصد به معنای میانه است ، پس اقتصاد به معنای میانه روی در امور و پرهیز از افراط و تفریط در امور است ، و امت مقتصده امتی است که در امر دین و تسلیم نسبت به دستورات الهی میانه رو و معتدل باشد )
تکرار در قرآن: ۱۰۱(بار)
[ویکی فقه] دین (ابهام زدایی). دین ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • دین (شریعت)، به کسر دال، مجموعه قوانین الهی• دین (قرض)، به فتح دال، مال کلّی ثابت بر ذمه شخص برای دیگری• دین شرعی، به کسر دال و سکون یاء، در مقابل دین عرفی
...
[ویکی فقه] دین (حدیث). دَیِّن، از اصطلاحات بکار رفته در علم حدیث بوده و از الفاظ مدح راوی به شمار می آید.
یکی از الفاظ مدح اصطلاح "دیّن" است و در این که این اصطلاح مفید چیست؟ کلام دانشمندان علوم حدیث به صورت متفاوت بیان شده است که ذیلا اشاره می گردد.
← دیدگاه علماء
۱. ↑ سبحانی، جعفر، اصول الحدیث و احکامه، ص۱۷۴.
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «دین»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۹/۱۱.
...
[ویکی فقه] دین (شریعت). مجموع دستورهای خداوند متعال به بندگان را، دین گویند. عنوان یاد شده در بابهای جهاد، نکاح، ارث و قصاص به کار رفته است.
دین عبارت است از شریعت مقدّس؛ اعم از اصول و فروع که پیامبران الهی آن را از طریق وحی دریافت و به بندگان خدا ابلاغ کرده اند.
جهاد
احکام مربوط به دین در باب جهاد
← سکونت در سرزمین کفر
احکام مربوط به دین در باب نکاح
← اختلاف در دین در مسأله ازدواج
...
[ویکی فقه] دین (فقه). مجموع دستورهای خداوند متعال به بندگان را، دین گویند. عنوان یاد شده در بابهای جهاد، نکاح، ارث و قصاص به کار رفته است.
دین عبارت است از شریعت مقدّس؛ اعم از اصول و فروع که پیامبران الهی آن را از طریق وحی دریافت و به بندگان خدا ابلاغ کرده اند.
مجمع البحرین ج۲، ص۷۶، واژۀ« دین».
احکام مربوط به دین در باب جهاد
← سکونت در سرزمین کفر
احکام مربوط به دین در باب نکاح
← اختلاف در دین در مسأله ازدواج
...
[ویکی فقه] دین (قرض). مالی که به صورت کلی ثابت بر ذمه شخص هست و ذمه شخص به آن مشغول می باشد را دَین گویند. دین، عنوان بابی مستقل در فقه است که فقها در این باب به تفصیل از احکام آن سخن گفته اند.برخی نیز احکام آن را تحت عنوان قرض مطرح کرده و برخی هر دو را باهم عنوان یک باب قرار داده اند.
مال کلّی ثابت بر ذمّۀ شخص برای دیگری را دَین گویند.
← تعریف اول
تفاوت دین با قرض در اعم بودن آن است؛ بدین معنا که قرض یکی از اسباب دین به شمار می رود؛ زیرا دین- همان گونه که گذشت- هر مال کلّی ای است که بر ذمّۀ فرد ثابت باشد؛ لیکن قرض عبارت است از تملیک مال به دیگری در برابر ضمانت پرداخت مثل یا قیمت آن توسط او، که سبب اشتغال ذمّۀ قرض گیرنده می شود. به طلبکار «دائن» و به بدهکار «مدیون» و «مدین» گویند و به هر دو «غریم» اطلاق شده است.
دین در فقه
دین، عنوان بابی مستقل در فقه است که فقها در این باب به تفصیل از احکام آن سخن گفته اند.
برخی نیز احکام آن را تحت عنوان قرض مطرح کرده و برخی هر دو را باهم عنوان یک باب قرار داده اند.
اقسام دین
...

معنی کلمه دین در ویکی واژه

دِین
دِیَن
دِییِن
دَین
آیین، کیش. راه، روش. دین در ایدئولوژی و معتقدات مشرق باستانی عامل بارزی بوده است.
نام روز بیست وچهارم از هر ماه شمسی و نیز نام یکی از ایزدان زردشتی که نگهبان همین روز می‌باشد. دِین یا دَین هر دو ممکن است از یک اصطلاح باستانی‌تر دِیَن اخذ شده‌باشد و این اصطلاح اخیر به معنی گوینده، خبر دهنده، آگاه کننده و خلاصه بحث و توصیه کننده مدام و بی‌وقفه را در چنته دارد؛ و این عوامل سروش، فرشته، ایزد و رسول نام داشتند.
گوینده، آگاه کننده، خبر دهنده.
(عامیانه): غیبت، تشجیع به غیبت، و بدگویی پشت سر کسی یا کسانی اغلب توسط پیر زنان و پیر مردان، که عصاره دین در همین یک کلمه خلاصه می‌شود.
قرض، وام. جمع: دیون.

جملاتی از کاربرد کلمه دین

هم اکنون برو سوی ایران سپاه نگه کن بدین رستم رزمخواه
هم آنجا تاج و ملک و دین علی را که داند حق عدو را و ولی را
آن رسول حق قلاوز سلوک گفت الناس علی دین الملوک
دین می‌خری به عشوه و دل می‌بری ز دست آری تو زین معامله بسیار می‌کنی
طینت پاک تو ما را رحمت است قوت دین و اساس ملت است
مرا ای شیخ دین دیندار اینجا که میگویم ترا در دار اینجا
به جز این که نقد دین را همه صرف کردم آخر تو ببین چه صرف کردم من ازین صنم‌پرستی
سلطان قطب الدین با یوز پلنگ آسیایی باز و سگ شکاری سری داشت
در رهت باخته جان و دل دین نیست که نیست کشته ناز تو بر روی زمین نیست که نیست