جنده

معنی کلمه جنده در لغت نامه دهخدا

جنده. [ ج ِ دَ / دِ ] ( ص ) زن بدعمل. بدکاره. زن تباه کار که شغلش تبهکاریست. فاحشه. روسبی. قحبه. غر. در وجه تسمیه این کلمه حدسهای مختلف زده اند. ( از فرهنگ فارسی معین ). || در تداول مردم قزوین ، صورتی از ژنده ، یعنی کهنه یعنی پارچه از جامه کهن. ( یادداشت مؤلف ).
- جنده باز ؛ که بدنبال زنان بدکار رود تا کام برگیرد.
- جنده بازی ؛ عمل جنده باز.
- جنده خانه ؛ فاحشه خانه. جایی برای جندگان.

معنی کلمه جنده در فرهنگ معین

(جِ دِ ) (ص . ) (عا. ) فاحشه ، روسپی .

معنی کلمه جنده در فرهنگ عمید

زن بدکار، روسپی.

معنی کلمه جنده در فرهنگ فارسی

( صفت ) فاحشه روسپی . توضیح در وجه تسمی. این کلمه حدسهای مختلف زده اند.

معنی کلمه جنده در ویکی واژه

(عا.)
فاحشه، روسپی. چولَ وشن
به دختر یازن تن فروش یا فاحشه گفته میگویند
واژه های دیگر:

جملاتی از کاربرد کلمه جنده

شاهدی تا واصله وصل تو بر جان وصل کرد خلعت شاهان ندارد قدر پیش جنده‌ام
تا سده ۱۴ خورشیدی (قرن ۲۱ میلادی) اوضاع اجتماعی و فرهنگی ایران (حتی ایرانیان خارج ار کشور) به گونه‌ای بود که به زنانی که تنوّع‌طلبی جنسی داشتند، به عنوان دشنام و صفتی تحقیرآمیز، جنده (به معنای روسپی) گفته می‌شد. در همین زمان مردانی که تنوع طلبی جنسی داشتند مطابق قانون مدنی ایران آزاد بودند چند زن داشته باشند. در خرده‌فرهنگ‌هایی هم که چندزنی مرسوم نبود، به عنوان دشنام به چونان مردانی از واژه‌های سبک‌تری همچون دخترباز استفاده می‌شد؛ یعنی درحالی‌که لفظ پسرباز هم وجود می‌دارد، همان خرده‌فرهنگ‌ها از واژهٔ جنده برای زنان استفاده می‌کنند
و هر قوم که همی گذشتند فرا عباس میگفت: أ فیهم ابن اخیک؟ تا آن گه که وفدی عظیم درآمد از مهاجر و انصار. و رسول (ص) در میان ایشان چون ماه در میان ستارگان بو سفیان گفت: بزرگ ملکی شد این برادر زاده تو! عباس گفت: ویحک یا با سفیان این نه ملک است که این نبوّت است و او ملک نیست که او پیغامبر خدای است. و رسول (ص) بر ناقه‌ای نشسته، پشت مبارک خویش دو تاه کرده و زنخ بر پیش پالان نهاده همی‌گفت: «انّا عبده لا اله الّا هو وحده، صدق وعده و نصر عبده و اعزّ جنده و هزم الاحزاب وحده».
بر گذرگاه مردم، تا هر کسی قدم برو می‌نهد و حقارت و خواری وی پیدا میشود. آن گه رسول (ص) بلال را فرمود تا بر بام کعبه بانگ نماز گفت و مسلمانان در مسجد آمدند و رسول (ص) دست در حلقه آویخت و گفت: «لا اله الّا اللَّه وحده، الحمد للَّه وحده، صدق وعده و نصر جنده و حزم الاحزاب وحده».
حیدر پسر کاووس، شاهزاده اُسروشَنَه (اُشروسَنَه)، که با نام افشین شناخته شده—اسروشنه، کوهستانی میان سمرقند و خوجنده است—از شخصیت‌های نامدار تاریخ ایران است که در سده‌های نخست پس از تسلط خلفای عباسی بر ایران می‌زیست.
هر کس که نمود جنده بازی دائم به ذکر علیل باشد
شوکه‌کننده به نظر میاد که در آن زمان پنج مرد سیاسی سیاه‌پوست بودند که خودشون رو 'کاکاسیاه' و زنانشون رو 'جنده' خطاب می‌کردند؛ در صورتی که در آن زمان، 'رپ آفریقایی' عاری از این کلمات و اصطلاحات بود…؛ مستقیم از کامپتن بسیار مهیج به نظر می‌آید، جزیات کوچکی مانند، واقع گرایی و بیان حقایق در آلبوم هستند که آن را کامل تر می‌کنند؛ اما این جزیات می‌توانند به راحتی نادیده گرفته شوند.
سر فروکش در مرقع، سیر را پوشیده کن چیست در عالم، سعیدا کان درون جنده نیست؟
«کِتابٌ مَرْقُومٌ» لیس هذا تفسیر «علّیّین» بل هو بیان «کِتابَ الْأَبْرارِ» ای إِنَّ کِتابَ الْأَبْرارِ «کِتابٌ مَرْقُومٌ» فی «علّیّین» و هو محلّ الملائکة و «کِتابَ الفُجَّارِ» «کِتابٌ مَرْقُومٌ» فی «سجّین» و هی محلّ ابلیس و جنده یَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ یعنی: الملائکة الّذین هم فی «علّیّین» یشهدون و یحضرون ذلک المکتوب او ذلک الکتاب اذا صعد به الی «علّیّین» و قیل: یشهد عمل الأبرار مقرّبوا کلّ سماء.
تجلیل نوروز در تاریخ اول ماه حمل که همه ساله به‌عنوان جشن آریایی به شکل مردمی و رسمی تجلیل می‌شود یکی از جشن‌های عنعنوی و فرهنگی افغانستان و منطقه محسوب می‌گردد. این جشن با برگزاری مراسم دولتی آغاز شده طی آن مراسم جنده بالا نیز در روضه حضرت علی کرم الله وجهه صورت می‌گیرد. این جشن آریایی تا چهل روز ادامه دارد و طی آن ریاست اطلاعات و فرهنگ برنامه‌های مختلف ادبی، فرهنگی و صنعتی را به همکاری انجمن‌های فرهنگی این ولایت برگزار می‌کند.
همچنین مهم‌ترین و پرطرفدارترین بخش بازی، مسترلیگ، تغییرات زیادی کرده‌است. اضافه شدن میان پرده‌های سینمایی به بازی و سیستم پاسخگویی به سوالات خبرنگاران توسط مربی و همچنین اضافه شدن سرمربی‌های واقعی که در اصل لجندهای بازی هستند، این بخش را بسیار جذاب تر از قبل کرده‌است.
تخم ایت سعادت در عالم ارواح پاشیده بودند در مقام بیواسطگی روح تا اینجا ثمره قبول و قربت بی‌واسطه یافت. چنانک خواجه علیه الصلوه و السلم فرمود «الارواح جنود مجنده» در عهد اول ارواح را چون لشکرها که صف زنند در چهار صف بداشتند: صف اول در مقام بیواسطگی ارواح انبیا بود علیهم الصلوه وصف دوم ارواح اولیا وصف سیم ارواح مومنان وصف چهارم ارواح کافران.
صِبْغَةَ اللَّهِ راه نمونی اللَّه دانید و سپاس وی بینید و راه وی گزینید وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً و کیست نیکو رجنده‌تر از اللَّه وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ و ما وی را پرستگارانیم.
از قوم بیات مطلق نیز در ممالک عراق و فارس و آذربایجان و خراسان امرای و خونین نامدار و متجنده بی شمار موکب اقدس را در ظل رایات و حضرت اعلی را مشغول خدماتند. اقدم ایشان امیر عظیم الشان ابراهیم خان که در عهد پیش عمر خویش در بندگی خاقان مغفور و چاکری دارای منصور صرف کرده و اکنون باقی عمر را بخدمت درگاه ولیعهدی وقف و برادش اسمعیل خان که امیر هزاره الوار است و دلیر معارک پیکار.
روسپی واژه‌ای است از پارسی میانه.[نیازمند منبع] جنده به معنای روسپی است، اما بار معنایی منفی‌تری دارد. به همین سبب به عنوان دشنام نیز به کار می‌رود.
این جنده زن، افسرده تر از خفته ذکر بود دیدی چه خبر بود
لفظ جنده و روسپی در ادبیّات مردانه ایران دیده می‌شود اما زنان ایرانی تا دهه ۱۳۷۰ از این واژگان در ادبیات مکتوب خود استفاده نمی‌کردند تا اینکه در سال ۱۹۹۹ م، (۱۳۷۷) ساقی قهرمان شعری با عنوان «و جنده یعنی جان می‌بخشد به…» منتشر کرد که با نقدهای گوناگون مواجه شد.