تکرم

معنی کلمه تکرم در لغت نامه دهخدا

تکرم. [ ت َ ک َرْ رُ ] ( ع مص ) دور شدن از لوم و جز آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || بزرگی نمودن. ( تاج المصادر بیهقی ). بخشیدن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). به تکلف کرم نمودن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) : و از روی تبرع و تکرم حلقه وار پیرامن حال مسلمانان درآمده. ( تاریخ قم ص 9 ).
تکرم. [ ت َ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان شفت است که در بخش مرکزی شهرستان فومن واقع است و 500 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

معنی کلمه تکرم در فرهنگ معین

(تَ کَ رُّ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) اظهار کرم کردن ، کرم کردن به تکلیف . ۲ - جوانمردی نمودن . ۳ - (اِمص . ) اظهار کرم ، ج . تکرمات .

معنی کلمه تکرم در فرهنگ عمید

به تکلف کَرَم کردن، اظهار کَرَم کردن.

معنی کلمه تکرم در فرهنگ فارسی

۱ -( مصدر ) اظهار کرم کردن کرم کردن بتکلف جوانمردی نمودن . ۲ -( اسم ) اظهار کرم . جمع : تکرمات .

معنی کلمه تکرم در ویکی واژه

اظهار کرم کردن، کرم کردن به تکلیف.
جوانمردی نمودن.
اظهار کرم ؛
تکرمات.

جملاتی از کاربرد کلمه تکرم

شهنشها توئی آنک اتفاق خلق بر آنست که جز تو کس ننهد در جهان اساس تکرم
عشقت المعالی و التکرم مذهبی و للناس فیما یعشقون مذاهب
و اختلفوا فی معنی الایة فقال قوم و الذین آمنوا و اتبعتهم ذریتهم بایمان یعنی اولادهم الصغار و الکبار فالکبار بایمانهم بانفسهم و الصغار بایمان آبائهم فان الولد الصغیر یحکم باسلامه تبعا لاحد الأبوین،... الحقنا ذریتهم المؤمنین بدرجاتهم و ان لم یبلغوا باعمالهم درجات آبائهم تکرمة لآبائهم لتقرّ بذلک اعینهم و هی روایة سعید بن جبیر عن ابن عباس و قال آخرون معناه و الذین آمنوا و اتبعتهم ذریتهم البالغون بایمان الحقنا بهم ذریتهم الصغار الذین لم یبلغوا الایمان بایمان آبائهم و هو قول الضحاک. و روایة العوفی عن ابن عباس اخبر اللَّه عز و جل انه یجمع لعبده المؤمن ذریته فی الجنة کما کان یحب فی الدنیا ان یجتمعوا له و یدخلهم الجنة بفضله و یلحقهم بدرجته لعمل ابیهم من غیر ان ینقص الآباء من اعمالهم شیئا فذلک قوله: وَ ما أَلَتْناهُمْ ای ما نقصناهم مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْ‌ءٍ. الهاء و المیم راجعتان الی الذین آمنوا، یقال آلت یالت و آلت یالت و الات یلیت و لات یلیت اذا نقص. قرء ابن کثیر التناهم بکسر اللام و الباقون بفتحها و فی الخبر عن ابن عباس قال قال رسول اللَّه (ص) ان اللَّه یرفع ذریة المؤمن فی درجته و ان کانوا دونه فی العمل لتقرّ بهم عینه ثم قرء وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ... الایة
رایت البخت یسجدنی اذاما تکرم سیدی بالالبهاء
حسین آنکه حق ستود به فضل و تکرمش حسین آنکه داد حق به گیتی تقدمش
و این نه در اخبار صحاح است و نه در آثار صحابه و سلف و نه گفت مفسران ثقات، تأویل بگذار که تأویل راه بی راهانست و مایه طغیانست، اقرار و تسلیم گوش دار و ظاهر دست بمدار که راه مؤمنانست و اعتقاد سنیان است و نجات در آنست، یقول اللَّه عزّ و جلّ: «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْ‌ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلًا»، و قال الشافعی (رض): الظاهر املک، قوله: «فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ» یعنی سجود تحیّة و تکرمة، لا سجود صلاة و عادة.
و عن ابن عباس قال: قال رسول اللَّه (ص): «لمّا اعطی اللَّه موسی الالواح فنظر فیه، قال یا رب! لقد اکرمتنی بکرامة لم تکرم بها احدا قبلی».
و قیل السلام و آمین فی الدعاء و الصف فی الصّلاة تکرمة هذه الامّة.
و قیل الصّلاح ها هنا الایمان، «وَ الْمَلائِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ بابٍ» بالتّحیّة و السّلام تکرمة من اللَّه لهم.