تکالیف

معنی کلمه تکالیف در لغت نامه دهخدا

تکالیف. [ ت َ ]( ع اِ ) ج ِ تکلیف. تکلیف ها و دشواریها و سختی ها و ناهمواریها و آزمایشها. || رسوم. || باج و خراج. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تکلیف شود.

معنی کلمه تکالیف در فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ تکلفه ، کارهای سخت ، مشقت ها.

معنی کلمه تکالیف در فرهنگ عمید

= تکلیف

معنی کلمه تکالیف در فرهنگ فارسی

کارهای سخت، رنجهاومشقتها، سختی ها، جمع تکلفه
( اسم ) ۱ - جمع تکلفه : کارهای سخت مشقتها . ۲ - جمع تکلیف .

معنی کلمه تکالیف در ویکی واژه

جِ تکلفه ؛ کارهای سخت، مشقت‌ها.

جملاتی از کاربرد کلمه تکالیف

تناوب میان دو حالت افسردگی و مانیا مشکلات قابل توجهی را در محل کار، زندگی اجتماعی، تحصیل و خانواده در زندگی فرد مبتلا ایجاد می‌کند. بعضی از کارهای روزانه از جمله تصمیم‌گیری‌های جزئی یا مهم، انجام فعالیت‌های روزمره، انجام وظایف شغلی یا تکالیف درسی و تحصیلی و رفتار فرد در اجتماع، به‌شدت تحت‌تأثیر بیماری می‌باشند.[۴][پیوند مرده]
آیا مردم ما نباید منزلت قانونی پیدا کنند و حقوق و تکالیفشان در قانون معین باشد؟ آیا ما در این رژیم هم می‌خواهیم همان سنت دستگاه پهلوی را تجدید کنیم؟
بر همه یکسان تکالیف خدا تا که عاقل گردد از ابله جدا
اصحاب تحقیق و اهل معانی گفتند: این از بهر آن گفت که جمله علوم قرآن سه قسم است: یک قسم از آن ذکر توحید است و صفات اللَّه عزّ شأنه، دیگر قسم اوامر و نواهی که از تکالیف شرع است. سدیگر قسم قصص انبیاء و فنون مواعظ. و این سورة «الاخلاص» مشتملست بر مجرّد توحید و ذکر صفات اللَّه. پس در ضمن این سوره ثلث علوم قرآن است بر طریق اجمال. ازین جهت گفت: «هر که این سورة برخواند، ثواب وی چندانست که ثلث قرآن برخواند». و روی عن ابی الدّرداء عن النّبی (ص): «أ یعجز احدکم ان یقرأ ثلث القرآن فی لیلة»؟ قلت: یا رسول اللَّه من یطیق ذلک؟! قال: «اقرؤا: قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فانّه یعدل ثلث القرآن».
در بیان اینکه چون معشوق ازلی جمال لم یزلی مر عشاق را نمود و بادۀ عشق طالبان مشتاق را پیمود از در امتحان درآمد، شیوه‌های معشوقی بکار آورد، منکرین جام سعادت را سرخوش از جام شقاوت کرده، بدیشان گماشت و چیزی از لوازم عاشق کشی فرو نگذاشت تا شرایط معشوقی با تکالیف عاشق، موافق آید.
دعوت هوسان سخت تکالیف کمینند ای آب رخ شرم نخواهی همه جا رفت
یکی از ویژگی‌های مهم اینترنت منابع نامحدود اطلاعات است. این ویژگی به کاربران امکان دسترسی سریع به اطلاعات موردنیاز را می‌دهد. بااین حال هنگامی که همه چیز در دسترس است نیازی به خلاقیت وجود ندارد. اکنون دانش آموزان مجبور نیستند تلاش زیادی در مورد تکالیف و پروژه‌های خود انجام دهند٬زیرافقط چند دقیقه نیاز دارند تا همه اطلاعاتی راکه نیاز دارند از اینترنت جستجو کنند. هنگامی که این اتفاق چندین بار می افتد
مادر استیون استاد فلسفه دانشگاه آکسفورد بود. استیون در سنین کودکی در ازای انجام تکالیف ریاضی همکلاسیهای خود دستمزد دریافت می‌کرد و از اینرو در مدرسه خود شهرت پیدا کرد.
در نهج البلاغه آمده است: خداوند تکالیفی بر عهده ی شما نهاده است، آن ها را ضایع مسازید. نیز حدودی بر شما نهاده است. از آن ها تجاوز مکنید. شما را از پاره ای چیزها نهی نموده است، آن نهی ها را هتک مکنید.
(آن گاه گوییم که اگر قوت جاذبه که اندر جسد کودک مرکب و ممکن است تا مر او را هر ساعتی از خواب بیدار کند و بفرمایدش تا به رنج و کوشش مر شیر را از پستان مادر بکشد و تا آن کار نکند دست باز نداردش که بیارامد و بیاساید، و اگر کودک مر این تکلیف را از این مکلف نپذیرد و از طاعت او سر بکشد، مکلف مر او را به آتش غریزی بسوزد، پس اگر قوت جاذبه با این احوال ظاهر مکلف کودک خرد نیست، نیز خداوندی که او مر بنده خویش را کاری سخت بفرماید و از او نپسندد که آن کار نکند و اگر آن بنده از فرمان او سر بتابد مر بنده را به آتش سوزد، مکلف بنده خویش نیست. و اگر خداوند این بنده مکلف بنده خویش نیست با این معاملت که یاد کردیم، پس پیغامبر خدای که مر خلق را ورزیدن شریعت فرماید که اندر آن زندگی ابدی ایشان است و اگر فرمان او نبرند، مر ایشان را بکشد و خدای تعالی مر ایشان را به آتش بسوزد، نیز مکلف خلق نیست. و اگر به میان این تکالیف فرقی نیست، بدانچه کسی مر تکلیفی را از او نام دیگر نهد تکلیف از حال خویش نگردد و چیز به تبدیل نام مبدل نشود. و این خواستیم که بیان کنیم.)
ملک را ایمن از بهانه خصم وز تکالیف لایطاق کنید
خطای برنامه‌ریزی به تمایل افراد به بیش-ارزیابیِ نرخ کار خود یا برآورد پایین از مدت زمان مورد نیاز برای انجام کارها گفته می‌شود. این تمایل در تکالیف طولانی و پیچیده از همه نیرومندتر است و در تکالیف آسان که تکمیل آن‌ها سریع تر است، ناپدید شده یا معکوس می‌شود.
اصلی‌ترین و مهم‌ترین منبع به دست آوردن و استنباط احکام و قوانین شرعی که در اسلام به آن تأکید فراوان شده، قرآن است. در قرآن بیش از شش هزار آیه وجود دارد که تعداد کمی از آن‌ها در بیان تکالیف شرعی مکلفان نازل شده‌است. در نتیجه این تعداد از آیات برای به دست یافتن احکام شرعی مورد اهمیت و توجه بالایی قرار دارد.
دین عبارت است از شناخت تکالیف ما به عنوان احکام الهی.
هر واحد درسی عبارت است از تماشای یک سری دوره آنلاین و فراگیری آن و گذراندن چند امتحان و تکالیفی که باید انجام و فرستاده شود.
هم از نظام دول ز لشکر و باج و قرض هم از رسوم ملل هم از تکالیف فرض
آن گاه گوییم که چو همی بینیم که اجزای طبایع که اندر شخص مردم است، پس از آنکه مر نفس جزوی را طاعت داشته است و مر صورت های کل خویش را رها نکرده است، چو نفس جزوی از او جدا شود همی سوی کلیات خویش که آن اجسام عالم است بازگردد که عنایت نفس کلی بدان اجسام پیوسته است، و بدان بازگشتن از این تکلیف های افزونی که سپس از حرکات و تکالیف طبیعی یافته است- و آن حرکات ارادی است- برهد، این حال دلیل است برآنکه چو نفس جزوی پس از آنکه مر این جسم جزوی را کار بسته باشد و بر سیرت کل خویش رفته باشد اندر طلب علم و حکمت مر عقل را که شرف دهنده اوست از این شخص جدا شود (و) سوی کل خویش بازگردد که عنایت عقل کلی بدان پیوسته است، و بدان بازگشتن از این تکلیف های عملی شرعی که مر آن را سپس از عمل های جسمی- که به سبب عمارت جسد بدان حاجتمند است- بپذیرفته است، نیز برهد. و این بیانی شافی است.
نظریات سنت شکن خمینی تنها به ولایت فقیه محدود نمی‌شد؛ او برخلاف عقیده گذشته خود که همچون دیگر روحانیون از نظام مشروطه سلطنتی حمایت می‌کرد، اظهار داشت که نظام سلطنتی، سنتی «طاغوتی» است که از دوران «شرک» به ارث رسیده و با اسلام ضدیت دارد، چرا که پیامبر اسلام، پادشاهی موروثی را شیطانی و کفرآمیز خوانده‌است و حسین، امام سوم شیعیان، پرچم قیام را برای نجات مردم از یوغ خلفا و سلاطین موروثی برافراشته‌است. او در تشریح دیدگاه سیاسی خود، حتی روحانیون غیرسیاسی و میانه‌رو را مورد بازخواست قرار می‌داد و گروه نخست را به ترک تکالیف شرعی خود، پناه بردن به حوزه‌های علمیه و پذیرفتن نظریه جدایی دین از سیاست که از دید او توطئه «امپریالیستها» بود، متهم می‌کرد.
ز حزم اوست دین ایزدی جاری تکالیفش ز رای اوست شرع احمدی نافذ قوانینش
ولوگز اول (بلاش سوم) یک خانه سلطنتی یا دربار داشت با وظایف و تکالیفی که بین بزرگترین خانواده‌های نجبا تقسیم شده بود؛ مثلاً خانواده باگراتونی (دودمان باگراتونی) ریاست موروثی سواره نظام را گرفت؛ و نیز به یکی از اعضای همین خانواده بود که امتیاز گذاشتن تاج برسر پادشاه داده شد.